مشکوک‌ترین بازی‌های تاریخ فوتبال ایران

خیانت در مستطیل سبز
«تلافی‌اش را درمی‌آورم، وقتی دروازه خالی را گل نزدم، آن وقت می‌فهمد که با کی طرف است.» «آنقدر گل می‌خوریم که همین امشب اخراجش کنند تا بفهمد چطور با بچه‌های تیم حرف بزند.» «خیلی رو دارد، ببین وقتی تیم عقب است چه چیزهایی به ما می‌گوید.» این جملات را شاید بسیاری از مربیان اخراج شده به نزدیکان و دوستان‌شان می‌گویند. پس از اخراج، دستیار یا یکی از عوامل تیم به مربی اخراجی می‌گوید بازیکنان این‌طور برایت دسیسه چیده‌اند که کله‌پایت کنند. این یک داستان کلی است و فقط در فوتبال ایران نیست که چنین اتفاقاتی می‌افتد. در همه جای فوتبال جهان، داستان‌هایی از این دست وجود دارند و سینه‌به‌سینه و نسل به نسل منتقل می‌شوند. اینکه چطور بازیکنان یک تیم کاری کردند تا سرمربی و مربیان و حتی مدیر یک باشگاه اخراج شوند؛ با کم‌کاری در زمین و گل‌خوردن‌های عمدی و شکست‌های تلخ و سنگینی که دست مربی هم نیست. اما یک نکته مهم وجود دارد؛ اینکه با اخراج سرمربی، بازیکن تیم می‌ماند و این مربی است که باید برود. مطمئنا بازیکنان زیربار چنین خیانت‌هایی نمی‌روند. مطمئن باشید آنها تا لحظه مرگ‌شان حتی اگر خیانت هم کرده باشند چیزی نمی‌گویند اما ماجرای مهم این است که مربیان پس از اخراج‌شان افشاگری می‌کنند و از خیانت بازیکن یا بازیکنان حرف می‌زنند. همین یکی دو هفته پیش بود که پرویز مظلومی سرمربی سابق استقلال از خیانت چند بازیکن در آخرین دربی که سرمربی استقلال بود، حرف زد. دربی معروف ۳-۱۰-۱۰ که ایمون زاید در ۱۰ دقیقه نسخه استقلال مظلومی را که دو هیچ هم جلو بود، را پیچید. مظلومی می‌گوید تا دقیقه ۸۰ همه چیز خوب بود اما در ۱۰ دقیقه دو سه بازیکن استقلال کم‌کاری کردند تا تیم ببازد و هم کورس قهرمانی را از دست بدهد و هم مقدمات برکناری سرمربی آن زمان استقلال فراهم شود. البته مربیان در این‌گونه مواقع هم از کسی نام نمی‌‌برند، همان‌طور که مظلومی هم فقط کد داده بود و نام کسی را نبرد. البته اگر فیلم بازی را در ۱۰ دقیقه پایانی نگاه کنید کاملا متوجه می‌شوید که کدام بازیکنان به مظلومی خیانت کرده‌اند. ولی چند باری هم چند مربی به شکل آشکار از خیانت‌های بازیکنان‌شان حرف زدند. در فوتبال ایران از این بازی‌های مشکوک زیاد داریم. مخصوصا در لیگ‌های یک، دو و سه که پارسال درباره پرونده‌های تبانی و خیانت بازیکنان به تیم‌هایشان، کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال پرونده‌ای قطور تشکیل داد و درنهایت حکم‌های نسبتا سنگینی را صادر کرد. فیفا این اتفاقات را جزء مچ فیکسینگ یا اخلال‌گری در جریان مسابقات فوتبال می‌داند چراکه فرضش این است که بازیکنانی که قصد دارند با کم‌کاری، تیم‌شان گل بخورد و شکست را پذیرا شود، با شرکت‌های شرط‌بندی معامله کرده‌اند، بنابراین نتیجه بازی را آن‌طور که بنگاه‌های شرط‌بندی می‌خواهند پیش می‌برند، فرضی که شاید غلط هم باشد و فقط به قصد زمین زدن مربی و مدیر و باشگاه بازیکنان می‌خواهند چنین کارهایی را انجام دهند. اما فیفا برخوردهای سنگینی با این بازیکنان دارد. محرومیت‌های مادام‌العمر و سنگین یا جریمه‌های مالی سنگین در انتظار این بازیکنان است. البته تشخیص خیانت هم کار ساده‌ای نیست. فیفا برای اینکه بداند آیا بازیکنان واقعا خیانت کرده‌اند یا نه هم راهکارهای جالبی دارد. چند کارشناس را در نظر می‌گیرد تا فیلم بازی‌ها را ببینند و آن وقت قضاوت کنند که آیا واقعا بازیکنان کم‌کاری کرده‌اند یا نه. کاری سخت و به مراتب دشوارتر از قضاوت. در هر حال در این پرونده قصد داریم به بهانه ادعاهای پرویز مظلومی چند بازی مشکوک تاریخ فوتبال ایران را بازخوانی کنیم؛ بازی‌هایی که سرمربیان تیم‌ها پس از آن مدعی شدند به آنها خیانت شده است؛ آن هم در روز روشن و وسط مستطیل سبز. بازیکنان و درکل کسانی که متهم می‌شوند مربیان را به توهم توطئه محکوم می‌کنند. این معادله دوطرفه به این راحتی‌ها حل نمی‌شود.

به صمد‌آقا هم خیانت کردند
در لیگ ۸۶-۸۵ استقلال تهران با صمد مرفاوی صدرنشین لیگ برتر بود. اما در سه هفته پایانی آنقدر امتیاز از دست داد که باعث تعجب همه شده بود. این امتیاز از دست دادن‌ها باعث شد تا سایپا با مربی-بازیگری علی دایی قهرمان لیگ برتر شود. اما اینکه چرا استقلال آن همه امتیاز از دست داد را صمد مرفاوی بعدها در گفت‌وگویی عنوان کرد. او گفت چند بازیکن به دستور یکی از کسانی که می‌خواست دوباره سرمربی استقلال شود، در هفته‌های آخر برای استقلال بازی نکردند و در زمین راه رفتند تا استقلال ببازد و موفق به تکرار قهرمانی فصل قبل نشود. البته شخص مورد نظر مرفاوی آن فصل سرمربی استقلال نشد و ناصر حجازی سرمربی استقلال شد. هرچند استقلال ناصر حجازی هم آن فصل مشکلات زیادی داشت و به نیم‌فصل نرسیده حجازی برکنار شد تا فیروز کریمی سرمربی استقلال شود. البته در فصل بعدی، امیر قلعه‌نویی سرمربی استقلال شد تا استقلال هم قهرمان جام حذفی شود هم قهرمان لیگ برتر.

محمد مایلی‌کهن و جلال طالبی هم مدعی خیانتند
همین محمد مایلی‌کهن هم یک بار مدعی شده که به وی خیانت کرده‌اند. آن هم در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه. او گفته بود که برخی بازیکنان که با او و منشش در تیم ملی مشکل داشتند، از بازی مقابل عربستان در عربستان سناریوی اخراج او را کلید زدند و در سه بازی مقابل عربستان در عربستان، کویت در تهران و قطر در دوحه کاری کردند تا وی از تیم ملی اخراج شود. مایلی‌کهن هرگز به نام بازیکنان اشاره نکرد اما آدرس‌هایی که می‌داد مشخص می‌کرد کدام بازیکنان به عقیده او در تیم ملی کم‌کاری کرده‌اند. ایران از عربستان و قطر شکست خورد و مقابل کویت به تساوی رسید تا از راهیابی مستقیم به جام جهانی ۹۸ فرانسه محروم شود و کارش به پلی‌آف بکشد. محمد مایلی‌کهن پس از شکست مقابل قطر اخراج شد تا روزنامه خبر ورزشی آن زمان تیتر بزند: «خدا را شکر مایلی‌کهن رفت.» در هرحال تنها محمد مایلی‌کهن هم نبود که چنین ادعایی داشت، جلال طالبی هم در جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۰ به صورت غیرمستقیم گفت که برخی بازیکنان کم‌کاری می‌کردند و حتی به نام‌هایی هم اشاره کرد که جنجال‌ساز هم شد. او می‌گفت لژیونرهای تیم ملی به‌خاطر اینکه مراقب ساق‌هایشان باشند، در تیم ملی با کیفیت بازی نمی‌کنند و همین باعث و بانی شکست و حذف تیم ملی در جام ملت‌های آسیا شد. البته در بازی ایران و بحرین در منامه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ هم اتفاقات عجیبی افتاد و ایران سه بر یک شکست خورد اما بلاژویچ هرگز مدعی این نشد که به وی خیانت شده است. ماجرا به شب قبل از بازی و حضور تیم ملی در ناهار سفارت ایران برمی‌گشت که گفتند بازیکنان کشک و بادمجان خورده‌اند.

معمای خیانت به ناصر حجازی
مرحوم ناصر حجازی یکی از مربیانی بود که قبل از مرگش دو بار ادعا کرد که به او خیانت شده است. یک بار در بازی نیمه‌نهایی جام باشگاه‌های آسیا در بازی استقلال ایران و دالیان چین و یک بار در بازی استقلال و سایپا در همان سال که منجر به اخراجش شد. در بازی استقلال و دالیان استقلال که دو بر صفر جلو بود در عرض پنج دقیقه سه گل دریافت کرد تا سه بر دو عقب بیفتد. اما بخت و اقبال با حجازی بود که استقلال درنهایت چهار بر سه به پیروزی رسید و به فینال رفت. در آن بازی حجازی دروازه‌بان استقلال را که آن زمان ملی‌پوش هم بود، تعویض کرد و محمدعلی یحیوی دروازه‌بان کوتاه‌قد استقلال را داخل دروازه گذاشت و اتفاقا به خاطر همان کوتاه‌قدی‌اش استقلال در فینال دو گل خورد و تنها توانست یک گل را جبران کند تا درنهایت تیم جوبیلو ایواتای ژاپن در تهران و در مقابل دیدگان بیش از ۱۲۰ هزار تماشاگر آبی‌پوش قهرمان آسیا شد. یک روز تلخ برای فوتبال باشگاهی ایران به ثبت رسید. در هر حال حجازی بعدها درباره این بازی گفت که دو سه بازیکن به وی خیانت کرده‌اند. حتی همسر مرحوم حجازی هم پس از مرگ وی گفت که چند بازیکن بعدها به‌خاطر آن بازی و بعد به خاطر بازی استقلال و سایپا از ناصر حجازی عذرخواهی و به خیانت‌شان اعتراف کرده‌اند و ناصر حجازی آنها را بخشیده است. نام این بازیکنان به صورت رسمی اعلام نشد اما تقریبا همه می‌دانند کدام بازیکنان به حجازی خیانت کردند. در بازی استقلال و سایپای همان فصل هم استقلال با وجود اینکه یک بر صفر از سایپا جلو افتاد اما در پایان بازی سه بر یک شکست خورد. روزنامه‌ها پس از باخت عجیب استقلال به سایپا در ورزشگاه آزادی، خیانت به وی را پوشش دادند و بعدها از این بازی به‌عنوان یکی از مشکوک‌ترین و پرماجراترین بازی‌های تاریخ فوتبال ایران نام بردند. در آن بازی حجازی خیلی‌ از بازیکنان استقلال را به کم‌کاری متهم کرد. حتی روی سکوها هم علیه حجازی شعار دادند. کاری که در سال ۸۶ هم با ناصر حجازی نشد و هیچ‌گاه سکوها علیه او شعار نداده بودند. مرحوم حجازی بعد از آن بازی مصاحبه کرد و گفت آنقدر بازیکنان بد به او خیانت کردند که عده‌ای از هواداران دوآتشه استقلال قصد جانش را کرده بودند. این اتفاقات علی فتح‌الله‌زاده خویی را ناچار کرد تا ناصر حجازی را اخراج کند. مرحوم حجازی در گفت‌وگویی که با نگارنده در سال ۸۶ داشت در پاسخ به این سوال که راستی هنوز هم عقیده دارید چند بازیکن در سال ۷۸ به شما خیانت کردند گفت: «بله، هنوز هم عقیده دارم و می‌دانم یک روز تقاص کارشان را پس می‌دهند. روزی می‌رسد که پرده‌ها می‌افتد. آنهایی که به من خیانت کردند را همه با انگشت نشان خواهند داد.» اما وقتی از آن مرحوم خواسته شد نامشان را ببرد حجازی هیچ نامی از آنها نبرد و گفت: « نه، احتیاجی نیست. استقلالی‌ها به خوبی آنها را می‌شناسند.» همسر حجازی همیشه در مصاحبه‌هایش از این خیانت‌ها حرف می‌زند و می‌گوید که ناصر حجازی همه را حلال کرده، حتی دشمنانش را هم حلال کرد. دشمنانی که در بیمارستان کسری هم به عیادتش رفتند.

به قطبی هم خیانت شد؟
افشین قطبی سرمربی تیم ملی در جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۱ و پس از حذف ایران از قطر مستقیم به ژاپن رفت. او به خاطر مشکلات مالیاتی که دارد فعلا نمی‌تواند وارد ایران شود. آخرین مصاحبه‌ای که از وی منتشر شد حاوی جملات عجیبی بود. او به عینه به برخی از بزرگان تیم و حتی کاپیتان تیم ملی اشاره کرد که با وی مشکل داشتند و به همین دلیل قطبی نتوانست به همراه تیم ملی نتیجه بگیرد. او در آن مصاحبه گفت که مشکلات ریشه‌دار بوده اما چون آن بازیکن از بزرگان تیم بوده نمی‌توانسته او را حذف کند. چند روز بعد جواد نکونام مصاحبه تندی علیه افشین قطبی کرد تا جنگ کامل شود. یکی دو هفته پیش در یکی از برنامه‌های تلویزیونی اصغر حاجیلو سرپرست تیم ملی در زمان افشین قطبی که به قول افشین قطبی به چسب عشق معروف بود، از خیانت چند بازیکن بزرگ تیم ملی به افشین قطبی خبر داد و در حالی که محمد نوری و محمد نصرتی هم در آن برنامه حاضر بودند، ماجرا را تکذیب نکردند و به نوعی حرف‌های حاجیلو را تایید کردند. در هر حال افشین قطبی پس از اخراجش از پرسپولیس مدعی شده بود که بسیاری از بازیکنان پرسپولیس در آن فصلی که قطبی برای دومین‌بار سرمربی پرسپولیس شده بود، توی کارش گذاشته‌اند که پرسپولیس در رده نهم جدول قرار بگیرد و وی از پرسپولیس برود. قطبی البته اخراج نشد خودش از پرسپولیس رفت.

خیانت آشکار به مرحوم دهداری
مرحوم پرویز دهداری هم از سرمربیان تیم ملی بود که به عینه بازیکنان به او خیانت کردند. ماجراهای حول و حوش او همچنان در فوتبال ایران معماست. در اوج جنگ تحمیلی و در سال ۱۳۶۵، پرویز دهداری سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد. آن زمان بازی‌های آسیایی در سئول برگزار می‌شد. در آن بازی‌ها بازیکنان تیم ملی علیه دهداری موضع گرفتند و به دلیل اختلاف‌هایی که وجود داشت، باعث حذف تیم ملی شدند و پس از آن ۱۵ بازیکن با امضای یک نامه استعفایشان را در اعتراض به دهداری اعلام کردند که تا پرویز دهداری سرمربی ایران است در تیم ملی بازی نمی‌کنند. البته بعدها سیروس قایقران امضایش را پس گرفت تا نامه به نامه استعفای ۱۴ بازیکن معروف شود. در هر حال بسیاری از آن بازیکنان در حال حاضر مربی هستند، اما آن روزها به مرحوم دهداری و تیم ملی پشت کردند و عمدا باختند تا تیم دهداری زمین بخورد. اما دهداری با حمایت فدراسیون وقت این بازیکنان را کنار گذاشت و بازیکنان جوانی را نظیر احمدرضا عابدزاده و مجید نامجومطلق به تیم ملی دعوت کرد و در سال ۱۳۶۷ برای انجام مسابقات جام ملت‌های آسیا به قطر رفت و آنجا توانست در جمع چهار تیم نهایی قرار گیرد و سوم شود. اما در یکی از تمرین‌های تیم ملی در زمستان ۶۷ بازیکنانی که استعفا داده بودند با سکوها هماهنگ کرده بودند و تماشاگران در تمرین تیم ملی به دهداری فحاشی کردند و به او گلوله‌های برف زدند. درنهایت پرویز دهداری پیش از مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا استعفا داد و متاسفانه چهار سال بعد درگذشت. در بازخوانی ماجرا عنوان شد که به خاطر شرایطی که آن روزها ایران داشت و بازیکنان وضعیت مالی مناسبی نداشتند، همه‌اش به فکر خرید کالاها و اجناس پرسود بودند تا در تهران آن را بفروشند و پولی به جیب بزنند اما دهداری در سفرهای خارجی بازار رفتن را محدود و در برخی مقاطع تعطیل کرد تا بازیکنان این‌طور واکنش نشان دهند.

خیانت به پورحیدری علنی نشد؟
در آخرین بازی اولین فصل لیگ برتر اتفاق عجیبی افتاد. سال ۸۱ استقلال که می‌توانست با یک تساوی مقابل ملوان انزلی جام قهرمانی را بالای سر ببرد، از ملوان یک بر صفر شکست خورد. دروازه‌بان آن زمان استقلال یعنی هادی طباطبایی در گفت‌وگو با فرهیختگان بدون اینکه نامی از بازیکنی ببرد، می‌گوید که چنین اتفاقی افتاده است. در بازی همزمان پرسپولیس در ورزشگاه آزادی و در حالی که این ورزشگاه چندان هم پر نبود، توانست یک بر صفر فجر شهید سپاسی را ببرد و قهرمان شود. ادعای منصور پورحیدری این است که چند بازیکن آن زمان استقلال تصمیم گرفتند که در انزلی سرمربی تیم‌شان را زمین بزنند. حتی فریده شجاعی همسر پورحیدری و عضو کنونی هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال و همچنین رئیس کمیته فوتبال بانوان هم در گفت‌وگو با روزنامه‌های ورزشی همیشه گفته بود که برای خودش و همسرش منصور پورحیدری سخت است که خائنان را ببخشند.

منبع: خبرنگار روزنامه فرهیختگان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.