روشهای عامه پسند برای تبلیغ موفقیت
هر بار که شوق رسیدن به موفقیت در چشمان جست و جوگر جوانان برق میزند، تنها این برنامهریزی شخصی نیست که بتوان با انجام آن همه پلههای ترقی را طی کرد. رسیدن به موفقیت علاوه بر تصمیم و انگیزه شخصی به عوامل دیگری بیرون از چارچوب ذهنی انسانها نیاز دارد؛ عوامل اقتصادی، نظام برنامهریزی و مدیریتی، عوامل اجتماعی و موضوعاتی از این دست. به تعبیری این که من برای رسیدن به موفقیت در یک رشته انگیزه و عزم جدی داشته باشم با وجود اهمیت ارزشمندش، چندان که باید برای رسیدن به آن موفقیت کافی نیست. با این حال امروزه برخی علاقمندان به موفقیت با تبلیغ و تاکید موضوعات مورد علاقه روانشناسی عامه پسند به گونه ای بر نقش عوامل شخصی برای رسیدن به موفقیت تاکید میکنند که انگار این نکته مهمترین راه و روش برای پیشرفت آدمیاست.
در ادبیات علاقمندان مکاتب خودشناسی و مثبتاندیشی، برای رسیدن به موفقیت تنها و تنها کافیست به درون خود رجوع کنیم، برخی امیال خود را مهار کرده و برخی از علایقمان را پرورش دهیم آن وقت همه چیز خود به خود درست میشود. این در حالیست که نظریات علومیهمانند روانشناسی مدرن، جامعه شناسی و حتی اقتصاد در تناقض جدی با این رویکرد قرار میگیرد. به تعبیری دیگر میتوان گفت تاکید بر خودشناسی اگرچه در جای خود خوب و مثبت و ارزشمند است اما معرفی آن به عنوان تنها عامل رسیدن به موفقیت در تناقض جدی با نظریات دیگر علوم قرار گرفته و نشان دهنده فاصله عمیق آن با واقعیت است.
راه اندازی کلاسها و کارگاههای کوچک و بزرگ برای تبلیغ آموزش خودشناسی، مثبت نگری و رسیدن به خود برای رسیدن به موفقیت نیز از همین منظر باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این که چنین کلاسهایی با چه اهدافی شروع به کار کرده و قرار است در قالب کدام مکاتب روانشناسی فردی و اجتماعی آموزههای خود را به جوانان انتقال دهند، این که مباحث مطرح شده در این کلاسها تا چه اندازه جنبه کاربردی داشته و با واقعیت موجود جامعه همخوانی دارد و … همه موضوعاتی است که در این بررسی باید به آنها توجه کرد. در کنار آن باید دید که روانشناسی و روانکاوی علمیتا چه اندازه با آموزههای کلی طرح شده در این کلاسها کنار میآید. بی توجهی به این نکات باعث گسترش لایه ای سطحی از مباحث مطرح شده در این کلاسها در جامعه شده است. بخشی از این مطالب انبوه از طریق شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و بخشی از آن در نشریات عامه پسند انتشار مییابد. گسترش این موضوعات، نشان دهنده بی توجهی ما به مباحث روانشناسی علمیاز یک سو و نادیده گرفتن دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر است.
به همان اندازه که باید بر خودشناسی و تأثیر مثبت آن بر نگرش افراد و یافتن راهی برای موفقیت تأکید کرد، باید با طرح درست عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر در این موضوع جنبه واقعی قضایا را نیز برای جوانان روشن کرد . همچنین طرح موضوعات مربوط به خودشناسی تنها زمانی اعتبار دارد که از سوی روانشناسان و روانکاوان و متخصصان این علوم بیان شده باشد، در نتیجه به صرف مطالعه چند کتاب روانشناسی نمیتوان خود را در این زمینه صاحب نظر عنوان کرد.
منبع: روزنامه ایران