۱۵ سریال ساز موفق پس از انقلاب
همیشه لیستهای آماری سینمایی برای همه ما جذاب و خواندنی بوده اند. لیستهای پرطرفدار و متغیری مثل ده فیلم برتر تاریخ سینما، ده کارگردان برتر جهان یا ایران، صد فیلم پرفروش تاریخ سینما، ده فیلم پرفروش سال (ایران یا جهان) و…حالا بد نیست که بپرسیم چرا در تلویزیون چنین لیستی نداشته باشیم، اصلاً چرایی را کنار میگذاریم و مثل کاسبهایی که نقد را به نسیه ترجیح میدهند، لیست ۱۵ کارگردان برتر کشورمان در حوزه تلویزیون (سریال سازی) را عنوان میکنیم.ابتدا فاکتورهای ما برای انتخاب برترینها را میخواهید بدانید (که حق هم دارید). ملاک را برای عنوان بهترین سریال ساز بودن مبنی بر دو اصل گذاشتیم.
الف) شخص مذکور حداقل سه سریال موفق ساخته باشد. در سینما اگر فیلمسازی فقط یک یا دو فیلم خوب در کارنامه داشته باشد (امثال واروژ کریم مسیحی) به هرحال در لیست برترینها به علت عدم استمرار قرار نمی گیرد. با این پیش شرط برخی کارگردانان سینما که یک یا دو سریال کار کرده اند و سریال سازی آنها بیشتر جنبه تصادفی یا مقطعی داشته را به عنوان یک سریال ساز حرفهای محسوب نکردیم.(امثال ناصر تقوایی، ابراهیم حاتمی کیا، کیومرث پوراحمد، رضا میرکریمی، کمال تبریزی، فریدون جیرانی، رسول صدرعاملی، محمدرضا اصلانی، یدالله صمدی و…).
ب) اجازه دهید پیش شرط دوم را برای کسانی تعریف کنیم که هنوز سریال سازی میکنند. اگر کسی از کار طاقت فرسای سریال سازی که به قول محمد حسین لطیفی چند برابر یک فیلم سینمایی انرژی میبرد، کناره گرفته وی را در این لیست قرار ندهیم چون فعلاً سریال نمی سازد. به طور نمونه اصغر فرهادی که سریالهای موفقی چون چشم انتظار، داستان یک شهر ۱ و ۲ و غول چراغ جادو (چند قسمت آن) را در کارنامه دارد ولی فعلاً همه توان خود را معطوف سینما کرده است یا مرحوم علی حاتمی خالق سریالهای داستانهای مثنوی، سلطان صاحبقران و هزاردستان که به رحمت ایزدی پیوسته است.
پ) پیش شرط سوم نگارنده، موفق بودن حداقل سه سریال است نه فقط ساخت آن. به طور نمونه کیانوش عیاری سه سریال ساخته ولی اولی (خونه به خونه) با شکست همه جانبه مواجه شد پس به صرف موفقیت هزاران چشم و روزگار قریب نمی توان او را سریال سازی موفق لقب داد. این موضوع درباره محمدعلی طالبی هم صدق میکند. هنوز موفقیت گل پامچال را در ذهن داریم ولی سریال ماه شب چهارده وی به توفیقی نرسید.
ت) شرط چهارم هم سریال بودن کارهای تلویزیونی است. لذا آثاری مانند تله تئاتر یا کارهای نود شبی را ملاک قرار نمی دهیم. در نتیجه مهران مدیری، مهران غفوریان، داریوش کاردان و… ملاک نیستند.
ث) طبعاً من هم دوست داشتم به عدد شیرین و همیشگی ۱۰ برسم ولی متاسفانه با همه موانع و پیش شرطها این غربال به ۱۵ رسید. به نظر نگارنده هیچ کدام از نفرات ذیل قابل حذف از لیست نیستند.
در عوض لیست حاضر این ویژگی را دارد که سلیقهای نیست، یعنی همه کسانی که هنوز سریال میسازند و حداقل سه سریال موفق در کارنامه دارند، در لیست ما حاضرند. در آخر از هنرمندانی مثل علی شاه حاتمی، حسین سهیلی زاده، مسعود نوابی و مسعود کرامتی که زیاد سریال ساخته اند ولی به سه سریال موفق نرسیده اند پوزش میطلبیم و اما ۱۵ سریال ساز موفق (تقریباً به ترتیب سن)؛
مهدی فخیم زاده
وقتی به تلویزیون آمد یک کهنه کار سینما بود. آخرین فیلمش (همسر) بهترین اثر کارنامه اش شده بود و در کمال تعجب برای سریال مذهبی و تاریخی تنهاترین سردار برگزیده شد. اولین سریال فخیم زاده در مقام نویسنده و کارگردان در سال ۷۶ پخش شد ولی آن طور که انتظار میرفت با توفیق روبه رو نشد زیرا یک سال قبل میرباقری با سریال امام علی آن مقطع را بهتر و زودتر تصویر کرده بود. در عوض فخیم زاده در سال ۷۹ با پخش سریال ولایت عشق ناکامی خود را با قدرت جبران کرد. دو سال بعد پربینندهترین سریال پلیسی تاریخ تلویزیون ایران یعنی خواب وبیدار را روی آنتن فرستاد که در جشنواره برگزیدگان سیما جایزه بهترین سریال به انتخاب مردم را گرفت. سال ۸۴ سومین سریال موفقش حس سوم پخش شد. این مجموعه به رغم تعداد کم (ده قسمت) موفق بود. فخیم زاده در تمام سریال هایش نویسنده و بازیگر هم بوده و در آخری تهیه کنندگی را نیز به عهده گرفته است.
داریوش فرهنگ
برعکس فخیم زاده که به عنوان فیلمسازی مشهور و حرفه ای به تلویزیون آمد، فرهنگ با سیما مشهور و حرفهای شد. موفقیت چشمگیر اولین سریالش (سلطان و شبان، ۱۳۶۳) او را مشهور کرد. به طوری که بلافاصله بعد از آن یک فیلم ساخت (طلسم)، دو فیلمنامه نوشت (کفشهای میرزانوروز و اتوبوس) و یک بازی خوب کرد (شاید وقتی دیگر). سریال دومش ۱۵ سال بعد (تولدی دیگر) ساخته شد و باز هم کاری موفق از آب درآمد. طلسم شدگان در سال ۸۲ سومین سریال او و سومین موفقیت پیاپی او تلقی میشود. اما سریال چهارم (راه شب، ۱۳۸۵) به رغم خاص بودن نگرفت.
داوود میرباقری
سریال ساز مشهوری که چندی قبل به مناسبت ۵۰ سالگی اش در زادگاهش مراسمی داشت (شاهرود) با سریال جمع و جور ایوان مدائن شروع کرد تا نشان دهد به تاریخ علاقه مند است. سریال دومش گرگها در سال ۱۳۶۸ نخستین سریال موفقش تلقی میشود. دو سال بعد سریال بسیار موفق تری به نام رعنا از وی پخش شد. موفقیت رعنا راه وی را برای تولید مجموعه عظیمی چون امام علی هموار کرد. سریالی که پس از چهار سال پروسه تولید در سال ۷۵ پخش شد و به یکی از مثال زدنیهای سیما بدل شد. سریال نسبتاً موفق معصومیت از دست رفته و مجموعه مسافر ری به ترتیب در سالهای ۸۱ و ۷۹ در کارنامه وی ثبت شدند. سپس میرباقری خود را برای ساخت گرانترین سریال تاریخ تلویزیون ایران و خاورمیانه یعنی مختارنامه آماده کرد؛ سریالی که از سال ۸۳ کلید خورد و سرانجام در پاییز ۱۳۸۹ به روی آنتن رفت و با بازخوردهای مثبتی روبرو شد.
مرضیه برومند
تنها خانم این لیست ۱۵ نفره کارش را با مجموعه بسیار پربیننده مدرسه موشها آغاز کرد. او در سال ۶۴ (با مشارکت محمدعلی طالبی) فیلم سینمایی پرفروش شهر موشها را هم براساس همین سریال ساخت. آرایشگاه زیبا در اواخر دهه ۶۰ موقعیت وی را در گروه بزرگسالان هم تثبیت کرد. ولی برومند مجدداً به گروه کودک و نوجوان بازگشت و دو سریال بسیار موفق خونه مادربزرگه و زی زی گولو را ساخت. سپس با دو سریال موفق دیگر خودرو تهران – ۱۱ و هتل باز هم اثبات کرد که همه سنین را میشناسد. ورثه آقای نیکبخت سریال موفق بعدی وی در نوروز ۷۸ بود. پس از این همه موفقیت با سریال متوسط کارآگاه شمسی افول کرد و متاسفانه با سریال کاملاً ناموفق کتابخانه هدهد به افولش ادامه داد. خیلیها معتقدند برومند دیگر برای سریال سازی پیر شده است.
بیژن بیرنگ و زنده یاد مسعود رسام
این زوج نه تنها از برترینهای حوزه سریال سازی بلکه مهمترین زوج سینما وتلویزیون کشورما تلقی میشوند. حدود ۲۰ سال کارگردانی مشترک در کشوری مثل ایران که کار گروهی معنی نداردعجیب است. آنها هم با دو سریال بسیار موفق گروه کودک شروع کردند: محله برو بیا و محله بهداشت. اکبر عبدی، آتیلاپسیانی، حمید جبلی، حسین محب اهری و رضا رویگری از جمله کسانی هستند که به این دو مجموعه بسیار مدیونند.سریال متوسط خانه ما برای آنها نوعی عقب رفتن بود، ولی سریال پربیننده این خانه دور است، شروعی موفق برای دهه ۷۰ آنها بود. سپس این دو بهترین آثار عمرشان و دو مجموعه جریان ساز و بسیار موفق همسران (۷۳) و خانه سبز(۷۵) را ساختند. آخرین کارگردانی مشترک تلویزیونی آنها سرزمین سبز (۱۳۷۶) بود. آنها نیمه دوم دهه ۷۰ را فقط به تهیه کنندگی گذراندند و از ابتدای دهه ۸۰ از هم جدا شدند. حاصل این جدایی ساخت یک برنامه ترکیبی برای بیرنگ و پخش یک سریال ناموفق از رسام (مروارید سرخ) است.
احمد امینی
سینما را خوب شروع کرد (سایههای هجوم) ولی تلویزیون را خوب آغاز نکرد. دو سریال تصویر یک رویا و روز ایپرت را انگار فقط برای دستگرمی ساخت. نخستین سریال موفقش سومین مجموعه تلویزیونی او باران عشق بود که در نوروز ۸۱ پخش شد. بدشانسی آن همزمانی با شب دهم بود ولی سریال توسط مردم دیده شد. سپس سریال موفق دیگری به نام بیگانهای میان ما را در ۶ قسمت درباره ایدز ساخت. اما اوج موفقیت وی اولین شب آرامش بود.
محمدرضا هنرمند
وقتی به سیما آمد در سینما تبدیل به یک سلطان گیشه (مرد عوضی) شده بود. درست یک سال پس از پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران در زمان خود، به تلویزیون آمد تا کاکتوس۱ را بسازد. سه مجموعه موفق و ماندگار کاکتوس (۱،۲و۳) نشان داد که هنرمند همه جا هنرمند است.هنرمند پس از سه گانه موفقش، کار موفقتری در قالبی متفاوت (زیر تیغ) ارائه کرد که نیازی به معرفی ندارد.
محمدحسین لطیفی
وی را خوش شانسترین فیلمساز سینما و تلویزیون لقب دادهاند ولی با توجه به شناختی که نگارنده از او دارد، باید او را یکی از باهوشترینها نامید. لطیفی تقریباً یک خط درمیان در سینما و تلویزیون کار کرده و درهمه آنها موفق بوده است (به رغم متفاوت بودن). سریال اول وی خبرنگارجنگی توقیف شد و خود باعث شهرتش شد. خبرنگار جنگی چند سال بعد به طور مثله شده پخش شد. دومین سریالش کت جادویی بسیار پربیننده بود. اما سریال بعدی یعنی همسایهها از قبلی هم موفقتر و پرمخاطب تر شد. سفر سبز چهارمین سریال لطیفی کاری بود که هم از نظر مخاطب و هم از نظر کارشناسان یکی از بهترین سریالهای سالهای اخیر است. فرار بزرگ (۸۳) سه سال بعد ساخته شد و تنها سریال ناموفق لطیفی است. سال بعد وفا را ساخت که از پربینندهترین سریالهای نوروزی سالیان اخیر بوده است. صاحبدلان هفتمین سریال وی بازهم اثری بسیارموفق هم از نظر مخاطب و هم از منظر کارشناسان بود. لطیفی درمقام مشاور کارگردان سریال سه در چهار نیز تاثیرات به سزایی بر ساختار کمدی کار داشت.
سیروس مقدم
فقط به لیست سریالهایی که به ترتیب ذیل ساخته توجه کنید: شیخ مفید، راه افتخار، روزهای زندگی، مسافر، وکیل، پلیس جوان، دریایی ها، عروج، مهر خاموش، مزرعه کوچک، بانویی دیگر، ریحانه، نرگس، پرواز در حباب، اغما، روز حسرت، چاردیواری، پیامک از دیار باقی، تا ثریا، پایتخت و چک برگشتی؛۲۱ سریال که تقریبا نیمی از آنها (روزهای زندگی، مسافر، پلیس جوان، ریحانه، نرگس، پرواز در حباب و اغما، چاردیواری، پیامک از دیار باقی و پایتخت) از پربینندهترین سریالهای زمان خود بوده اند.
همایون اسعدیان
سریال شب روباه شروع کارش در تلویزیون یک اثر خنثی به شمار میرود. پس از آن به سینما بازگشت و دوباره با سریال غول چراغ جادو در سال ۸۰ به تلویزیون برگشت. سریال بسیار پربینندهای که چند قسمت آن را کرامتی و چند قسمت آن را هم اصغر فرهادی ساختند ولی اکثر قسمتهای آن توسط اسعدیان کارگردانی شد. درست در روزهایی که قرار بود سری دوم سریال توسط سیمافیلم تهیه شود، اسعدیان سریال دیگری ساخت که اتفاقاً موفق تر از قبلی بود. بچههای خیابان در سال ۸۲ پخش شد و اسعدیان را به یک سریال ساز موفق بدل کرد.سال بعد سریال ضعیف «اگه بابام زنده بود» را برای ماه رمضان شبکه اول ساخت که در حد و اندازهاش نبود. اسعدیان برای جبران آن ناکامی با سریال موفق «راه بی پایان» سومین سریال موفق خود را ارائه کرد تا ثابت کند که هنوز هم میتواند.
حسن فتحی
سریال ساز موفق دیگری که به کارهای تاریخی بیشترعلاقه نشان میداد. از کلمه ماضی استفاده میکنیم چون نمیدانیم پس از توفیق کار آخرش چه روندی را پیش خواهد گرفت. فتحی پس از چند تله تئاتر موفق (تله موش، همسایهها و…) سریال پربیننده پهلوانان نمی میرند را در سال ۷۵ ساخت. سپس سریال مهجوری به نام فردا دیر است را براساس نوشته چیستا یثربی ساخت که ناموفقترین کار وی به شمار میرود. پس از آن دو سریال تاریخی ساخت که دومی قبل از اولی پخش شد. شب دهم در نوروز ۸۱ فتحی را فتحی کرد، آنقدر فتحی، که حتی عدم توفیق روشنتر از خاموشی )ملاصدرا) یعنی سریال قبلی وی که بعد از شب دهم پخش شد، آسیبی به میزان فتحی بودن وی نرساند. سریال موفق مدار صفر درجه فتحی را فتحیتر کرد. ششمین سریال وی (میوه ممنوعه) پربینندهترین سریال رمضانی سالهای اخیر بود.
قاسم جعفری
راجع به وی هم مثل مقدم بدون شرح عمل میکنیم، ۱۰ سریال در کمتر از یک دهه: راه سوم، کاشانه، همسفر، گل من گلی، خط قرمز، شب آفتابی، مسافری از هند، کمکم کن، غریبانه و از نفس افتاده. در نظر داشته باشید که وی چندین سریال دیگر را هم در مقام تهیه کننده در کارنامه دارد که خیلیها معتقدند در کارگردانی آنها نیز باید سهمی برای جعفری قائل شد. کارهای جعفری همیشه از نظر مخاطب مورد توجه قرار گرفته و از منظر کارشناسان همیشه مغضوب بوده است.
علیرضا افخمی
برادر کوچک تر بهروز، سه سریال به عنوان کارگردان در کارنامه دارد که هر سه بسیار موفق بوده اند. تب سرد نخستین سریال وی به تهیهکنندگی قاسم جعفری تولید شد و از معدود آثار تهیه شده توسط جعفری است که واقعاً کارگردانی آن شبیه کارهای خود قاسم جعفری نیست. او یک فرشته بود و زیرزمین دو سال پیاپی در دو ماه رمضان پیاپی (۸۴ و ۸۵) تبدیل به پربینندهترین سریال ماه رمضانی شدند. سریالهای موفق وفا و اغما نیز به قلم وی نوشته شده است.
سعید سلطانی
میعاد در سپیده دم اولین سریال وی کار موفقی از آب درنیامد ولی سلطانی با سه سریال موفق و پرتماشاگر پیاپی خود را تثبیت کرد. پس از باران (۷۹)، جوانی (۸۰) و خانهای در تاریکی (۸۲) سلطانی را به اوج رساند. سریال ماه رمضانی رسم عاشقی (۸۳) نیز نسبتاً موفق بود (فقط از نظر مخاطبان)، اما سه سریال ناموفق پیاپی سلطانی را کاملاً زمین زده است. انگار موفقیت و عدم موفقیت وی نیز خود بدل به سریال شده است. لبه تاریکی (۸۴)، سالهای برف و بنفشه (۸۵) و شکرانه (۸۶) ناکامیهای پیاپی سلطانی را رقم زده است.
رضا عطاران
متخصص تولید سریالهای طنز با دو سه مجموعه استودیویی و نوجوانانه اما پربیننده شروع کرد. سیب خنده، مجید دلبندم و قطار ابدی سه کار موفق بودند ولی به عنوان کارگردان امتیازی برای او نداشتند. مجموعه موفق و متفاوت کوچه اقاقیا(متفاوت با سایر نود شبیها) کارگردانی او را تثبیت کرد. سپس سه سریال طنز موفق ارائه کرد. خانه به دوش و متهم گریخت در دو سال پیاپی (۸۳ و ۸۴) در ماه رمضان گل کردند و سریال نوروزی او ترش و شیرین که از بهترین کارهای نوروزی چند سال اخیر بوده است.بزنگاه وی نیز از جمله شاخصترین کمدیهای سالیان اخیر محسوب میشود که حواشی اش به جدایی عطاران از تلویزیون منجر شد.
منبع: روزنامه مردمسالاری