باورهای غلط درباره اوتیسم
با بیشتر شدن اوتیسم مردم شاید نام آن را شنیده باشند اما تصورات معمولا اشتباهی درباره آن دارند که خانوادههای افراد مبتلا به اوتیسم را آزار میدهد. میتوانیم با بالا بردن اطلاعاتمان باعث رنجش این بچهها و خانوادههایشان نشویم:
باور غلط: کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم هرگز تماس چشمی برقرار نمیکنند.
باور درست: این علامت تنها یکی از علائمی است که ممکن است در این کودکان وجود داشته باشد، بعضی از کودکان مبتلا ممکن است اصولاً فاقد این توانمندی باشند و حتی ممکن است که تماس چشمی در این افراد از حد معمول بیشتر و نامتناسب باشد.
باور غلط: کودکان مبتلا به اوتیسم تمایلی به ابراز محبت و عاطفه ندارند.
باور درست: بسیاری از موارد کودکان مبتلا دوست دارند که مورد توجه قرار گیرند و نیز ارتباط برقرار کنند و گاه مشکل اساسی این کودکان آن است که در شناخت و اعمال روشهای ارتباطی توانمند نیستند، نه اینکه تمایلی به ارتباط ندارند.
باور غلط: کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم قادر به حرف زدن نیستند.
باور درست: بسیاری از این کودکان مشکلاتی در تکلم دارند اما این به معنای حرف نزدن نیست.
باور غلط: وجود هرکدام از علایم نشان دهنده وجود اختلال طیف اوتیسم است.
باور درست: هرکدام از این علائم ممکن است در کودکان عادی در سنین خاصی وجود داشته باشند. این علائم در صورتی غیر معمول تلقی میشوند که به میزان زیادی وجود داشته باشند و با مرحله تکاملی کودک تناسب نداشته باشند.
باور غلط: تمام کودکان مبتلا به این اختلال نابغه هستند.
باور درست: بعضی از کودکان مبتلا به دلیل تمرکز افراطی بر یک موضوع، جزایری از توانایی غیر معمول از خود نشان میدهند، اما این همیشه به معنای نبوغ نیست. اما توجه به این تواناییها، میتواند در کمک به این کودکان و تسریع بهبودی به آنها کمک کند.
باور غلط: کودکان مبتلا به اوتیسم از نظر ذهنی عقب مانده هستند.
باور درست: موضوع هوش ارتباطی با این اختلال ندارد. بعضی از کودکان ممکن است درجاتی از عقب ماندگی ذهنی داشته باشند و بعضی از آنها ممکن است دارای بهره هوشی طبیعی باشند
باور غلط: کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تنها مجموعهای از مشکلات است.
باور درست: این کودکان نیز مانند سایر کودکان مجموعهای از تواناییها و ضعفها هستند. تاکید مناسب بر نقاط قوت این کودکان موجب بهبود اعتماد به نفس و انگیزه در آنها میگردد و راه را برای رفع نواقص هموار میکند.
باور غلط: کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم درمانپذیر نیستند.
باور درست: درمانهای توانبخشی باعث بهبودی نسبی این کودکان میشود. هر چقدر تشخیص و درمان زودتر آغاز شود احتمال پیشرفت در این کودکان بیشتر است.
باور غلط: درمانهای جادویی (جراحی یا روشهای غیرمعمول) برای این اختلال وجود دارد.
باور درست: شواهد علمی نشان میدهد که در حال حاضر بهترین روش برای کمک به بهبود این اختلال روشهای خاص توانبخشی میباشند و سایر کارها مانند نوروفید بک و سایر روشهای غیرعلمی، تاثیری در بهبود این اختلالات ندارند.
باور غلط: کودکان مبتلا نمیتوانند درس بخوانند و زندگی خود را اداره کنند.
باور درست: بسیاری از این کودکان با درمانهای به موقع، کافی و مناسب ممکن است بتوانند درس بخوانند و زندگی تقریبا نرمالی داشته باشند. البته این وابسته به شرایط هوشی و شدت اختلال است.
باور غلط: این اختلال به دلیل ناتوانی والدین در تربیت کودکانشان ایجاد میشود.
باور درست: این باور کاملاً رد شده و والدین در این زمینه بی تقصیرند.
باور غلط: داشتن یک کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم موجب شرمساری است.
باور درست: کودک مبتلا در ایجاد این بیماری نقشی نداشته و والدین نیز موجب این اختلال نشده اند. قرار گرفتن در مسیر بهبودی هر چه بیشتر نیازمند وجود اعتماد به نفس بالا در والدین است و این اعتماد به نفس میتواند به کودکان هم منتقل شود. کودک مبتلا کودک ماست که نیازمند احترام، توجه و آموزش است و این نیازها مثل سایر کودکان حقوق اساسی اوست.