رابطه توکل به خدا با کاهش اضطراب

شاید کمتر مفهومی از مفاهیم اسلامی به اندازه “توکل” از لحاظ تعریف دشوار باشد. اخلاقیون، اهل عرفان و تصوف مفاهیم متفاوتی از آن درک کرده اند.

اصل توکل را بایستی در اعتماد به خدا جستجو کرد. تا وقتی که انسان به خدا اعتماد پیدا نکند، نمی تواند اداره امورش را به او واگذارد و اگر هم به زبان بگوید که امور خود را به او واگذار کردم، دلش آرام نمی گیرد. به علاوه اگر فردی از قوانین علت و معلولی که خداوند در جهان قرار داده است اطلاع نداشته باشد و نداند که خواست و سنت خدا به استفاده از اراده خود و اسباب و علل شناخته شده استوار است، باز نمی تواند موقعیت رفتار متوکلانه را تشخیص داده و مصداق های آن را در زندگی پیدا کند.

رابطه ایمان به خدا و اعتماد به حضرت باریتعالی، با توکل بسیار قوی است. خدای متعال در قرآن می فرماید:
“و علی الله فلیتوکل المومنون”، یعنی افراد با ایمان به خدا توکل می نمایند. (سوره مائده) در آیه ۲۳ سوره مائده آمده است که”و علی الله فتوکلوا ان کنتم مومنین”، یعنی اگر ایمان دارید، به خدا توکل نمایید. هر اندازه درجه ایمان فرد به خداوند و شناخت او از اسماء و صفات خدا و آگاهی او از برنامه های خداوندی در جهان افزایش یابد، به همان اندازه توکل او نیز افزایش خواهد یافت. در سوره انفال خداوند می فرماید:”انما المومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم ایاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون”، یعنی مومنان کسانی هستند که چون نام خدا برده شود، خوف بر دل هایشان چیره گردد و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود، ایمانشان افزون گردد و بر پروردگارشان توکل کنند. درست فهمیدن آیات خدا و ذکر و قرائت آن، بر ایمان مومنان می افزاید و در نتیجه راه توکل از طریق افزایش ایمان هموار می شود. به دنبال این ایمان قلبی به خدا و ایمان به حکمت و شفقت خدا و علم به مصلحت بندگان است که بنده می تواند برای برنامه ریزی و کفایت امر خود، به خداوند اعتماد کند و کارهایی را که برنامه ریزی و تدبیر آنها خارج از توان اوست، به خدا واگذار نماید. خداوند یکی ازصفات بارز مومنین را این می داند که تنها بر پروردگار خویش تکیه و توکل مى کنند. البته مفهوم توکل آنچنانکه بعضى از تحریف کنندگان پنداشته اند، چشم پوشى از عالم اسباب و دست و روى دست گذاشتن و به گوشه اى نشستن نیست، بلکه مفهومش خود سازى و بلند نظرى و عدم وابستگى به این و آن و ژرف نگرى است، استفاده از عالم اسباب جهان طبیعت و حیات، عین توکل بر خدا است، زیرا هر تاثیرى در این اسباب است به خواست خدا و طبق اراده او است. توکل به معنای تکیه کردن به خداست خدایی که بهترین تکیه‌گاه است و باید دانست که با توکل به خدا انسان پشتوانه‌ی محکمی دارد و در تمام مراحل زندگانی موفق می‌شود.

توکل به این معنا نیست که دست از همه‌ی تلاشها بکشیم و بگوییم ما که توکل به خدا داریم پس موفق می‌شویم بلکه باید از هیچ تلاشی دریغ نکنیم. توکل بسیاری از صفات زشت مانند حرص، حسد، دنیا‌پرستی، بخل و تنگ‌نظری را از انسان دور می‌سازد چرا که وقتی تکیه‌گاه انسان خداوند قادر باشد. دیگر جایی برای او صاف رذیله وجود ندارد. از سویی دیگر توکل بر خدا نور امید بر دل می‌پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا می‌گردد و خستگی راه بر او چیره نمی‌شود و در همه حال احساس آرامش می‌کند. توکل بر خدا هوش و قدرت تفکر را می‌افزاید و روشن بینی‌ خاصی به انسان می‌دهد زیرا قطع نظر از برکات معنوی این فضیلت، سبب می‌شود انسان در مشکلات دستپاچه و وحشت زده نشود و قدرت بر تصمیم‌گیری را حفظ کند و نزدیک‌ترین راه درمان و حل مشکل را بیابد.

طاهر جمشیدزاده
منبع: روزنامه ابتکار ۳۱ مرداد ۱۳۹۴

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.