خسرو شکیبایی در نمایش آرامسایشگاه؛ سال ۱۳۵۶

نمایش «آرامسایشگاه» به کارگردانی بهمن فرسی با بازی مرحوم خسرو شکیبایی سال ۱۳۵۶ در تالار سنگلج روی صحنه رفت.

خسرو شکیبایی در نمایش آرامسایشگاه

فرسی در این نمایشنامه فضای اسایشگاهی را توصیف می کند که تلاش دکتر توما٬ خانوم بزرگ (سرپرستار)، خوشه (همسر بیمار) برای معالجه خسرو (بیمار) است. البته این ظاهر قضیه است و همه شخصیت های نمایشنامه به شکلی روانی هستند و نیاز به معالجه دارند. در واقع این فقط خسرو نیست که به دنبال کلید حل مشکلش است، همه کلید زندگیشان را گم کرده اند. دکتر که خود روانی است همه مشکلات را زاده ی دروغ در زندگی روزمره می داند و کلید حل مشکلات را راستی می داند. بهمن فرسی استعداد خاصی در ردیف کردن دیالوگ هایی دارد که بیشتر شبیه مونولوگ هستند و با چنان سرعتی این حرف ها پشت هم می آیند که ریتیم سریع به نوشته هایش می دهد. فرسی بی تکلف می نویسد (به رمان درخشانش به نام “شب یک، شب دو” نگاه کنید). شاید دیالوگ های او در نگاه اول بی ربط و مسخره و ادایی به نظر بیایند اما همین حرف های نامربوط مجموعه منسجم مربوطی را شکل می دهند که مو بر تن خواننده سیخ می کند. شناخت رسی از کاراکترهایش و درک عمیقش از روند روایت موجب شده که آرامسایشگاه به تجربه ای نو و دالذیر بدل شود.

منابع: برداشتی آزاد از خبرآنلاین و وبلاگ حسین عیدی زاده

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.