مرور برچسب

نزار قبانی

چرا در کشورِ شما هیچ آدمی نمی‌خندد؟

دوستِ صمیمی‌ام که تراژدی و اندوه و غربت را درچشمانت می‌خوانم ما مردمی هستیم که شادی را نمی‌دانیم! بچه‌های ما تاکنون رنگین کمان ندیده‌اند اینجا کشوری است که درهای خود را بسته است و اندیشیدن و احساس را لغو کرده است! کشوری که به کبوتر…
ادامه مطلب ...

نام تو شعری از نزار قبانی

نزار قبانی از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان جهان عرب است، وی بیشتر با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است و زن و عشق موضوع اصلی شعرش را تشکیل می‌دهند. امروز نیاز دارم که نام‌ات را بر زبان بیاورم؛ و مشتاق تک‌تک حروف نام تو هستم، مثل کودکی که مشتاق…
ادامه مطلب ...

دوستت دارم تا آسمان اندکی فراتر رود شعری از نزار قبانی

نزار قبانی از بزرگ‌ترین شاعران جهان عرب است، وی در دنیای عرب از شهرتی بی‌همتا برخوردار است و سرودن شعر را از شانزده‌سالگی آغاز کرد. ۱۴ بانوی من! همه چیز در کما رفته است ماهواره ها بر ماه شاعران فائق شده اند و ماشین حساب ها بر غزل غزل…
ادامه مطلب ...

مثل پرندگانِ پاییز شعری از نزار قبانی

نزار قبانی شاعر مشهور سوری است و در دنیای عرب از شهرتی بی‌همتا برخوردار است. وی سرودن شعر را از شانزده‌سالگی آغاز کرد و اشعارش به اکثر زبان‌های دنیا از جمله فارسی ترجمه شده و انتشار یافته‌است. دوست دارم گهگاه گم شوم مثل پرنده‌های پاییز…
ادامه مطلب ...

عشق همچون پرتقال شعری از نزار قبانی

نزار قبانی از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان جهان عرب است، وی بیشتر با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است و زن و عشق موضوع اصلی شعرش را تشکیل می‌دهند. عشق همچون پرتقالی مرا پوست می‌کند وسینه ام را در شب می‌گشاید، و در درون آن: شراب و گندم و…
ادامه مطلب ...

وقتی عاشق می‌شوم شعری از نزار قبانی

نزار قبانی از بزرگ‌ترین شاعران و نویسندگان جهان عرب است که اصالت روسی دارد. شعر عرب نزار قبانی چه از نظر قالب شعری و چه از نظر محتوای شعری یکی از پدیده‌های شعر نو می‌باشد که به چندین زبان‌ در دنیا ترجمه شده‌اند. وقتی عاشق می‌شوم پادشاهِ…
ادامه مطلب ...

نامه‌ای از قعر دریا شعری از نزار قبانی

نزار قبانی دیپلمات و شاعر مشهور سوری (۱۹۲۳،۱۹۹۸) است که اشعار وی به اکثر زبان‌های دنیا از جمله فارسی ترجمه شده ‌است. نزار قبانی با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است و زن و عشق موضوع اصلی شعر او را شامل می‌شوند. اگر یارم هستی کمکم کن تا از تو…
ادامه مطلب ...

به محبوبم در آغاز سال؛ شعری از نزار قبانی

«به محبوبم؛ در آغاز سال» دوست داشتنت را از سالی به سال دیگر منتقل می‌کنم همانند دانش‌آموزی که تکالیف مدرسه‌اش را به دفتر جدیدش انتقال می‌دهد! صدایت را! شمیمت! نامه‌هایت! شماره تلفنت و صندوق پستی‌ات را! منتقل می‌کنم- -در کمد سال جدید…
ادامه مطلب ...

شعر را با تو قسمت می کنم، سروده ای از نزار قبانی

شعر را با تو قسمت می کنم. همان سان که روزنامه ی بامدادی را. و فنجان قهوه را و قطعه ی کرواسان را. کلام را با تو دو نیم می کنم… بوسه را دو نیم می کنم… و عمر را دو نیم می کنم… و در شب های شعرم احساس می کنم که آوایم از میان لبان تو…
ادامه مطلب ...

شعر فرصتی به من ده از نزار قبانی

خنجری را که در پهلویم فرو رفته بیرون کش بگذار زنده بمانم عطر خود را از پوستم بیرون کن بگذار زنده بمانم فرصتی دیگر به من ده تا با زنی دیگر آشنا شوم که نام تو را از دفتر خاطراتم خط زند ببرد گیسوی بافته ات را که بر گردنم حلقه زده…
ادامه مطلب ...

اولین بار که مرادیدی؛ شعری از نزار قبانی

اولین بارکه مرادیدی بی جان بودم روحی درونم دمیده نبود چشمانم کسوف بود ولبانم سرگردان صحرای حجاز اولین بار که دیدمت ستاره ای روی دوش تو بود ازکهکشان های عاشق از خلقت خدایی دیگر که در این هستی نمی گنجید روح درونم دمیدی لبانم را سیراب…
ادامه مطلب ...

امروز صبح دیگری ست؛ شعری از نزار قبانی

از چشمانت رد شب را بیرون کن امروز صبح دیگری ست به لبهایت گلهای سرخ بزن گردنبندی از مرواریدهای دریا ناخن هایت را به رنگ دلم رنگ کن امروز صبح دیگری ست مطمئن باش من عاشق تو خواهم ماند تا باز شب بیاید و کهکشان راه شیری درون وجودت حلول…
ادامه مطلب ...