چهره مهتاب، غزلی عاشقانه از سمیه مهوری
ماهِ روی تو که بر چهره ی مهتــاب نشست
عشق همراهِ غــزل بر دلِ بی تـــاب نشست
عشق چون زد به دلم، آینه و جام شکســت
مشق عشق تو همان لحظه به مضراب نشست
دلِ وامانــده ی من در گــذرِ آب نشســت
پرِ پــرواز شد و گوشه ی محراب نشست
سیل…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...