پنداشتیم تهی دستیم و بیچیز؛ آنا آخماتووا
پنداشتیم تهی دستیم و بیچیز،
اما زمانی که آغاز شد از دست دادن همه چیزی،
هر روز برایمان خاطرهای شد،
آنگاه شعر سرودیم
برای همهی آن چه داشتیم،
برای سخاوت پروردگار.
۱۹۱۵
ترجمۀ احمد پوری
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...