شعر کجای جهان بگذارمت از منوچهر آتشی
نه رفتهای
نه پیام آمدنی دادهای
خانه در تصرف بوی توست
تو نیستی و خانه در تصرف بوی توست
حس میکنم
تنهایی ستاره را
این همه ستارهی تنها؟
یکی به یکی نمیگوید بیا
هر یک
از آسمانهی خویش
چونان چشم پرنده درخشان
از آشیانهی تاریک
حس میکنم
نیش ستاره را
در چشمم
طعم ستاره را
در دهانم
و طعم یک کهکشان تنهایی را
در جانم
کجای جهان بگذارمت
تا زیباتر شود آن جا؟
بنویس میآیم
تا آشیانه به گام و به دست و سلام
آراسته شود.
منوچهر آتشی