عشقم جوان است ای پری؛ شعری از محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)

پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری
وین جوانی هم هنوزش، عنفوان است ای پری

هر چه عاشق پیر تر، عشقش جوانتر ای عجب
دل دهد تاوان اگر، تن ناتوان است ای پری

پیل ماه و سال را پهلو نمی کردم تهی
با غمت پهلو زدم، غم پهلوان است ای پری

هر کتاب تازه ای کز ناز داری خود بخوان
من حریفی کهنه ام، درسم روان است ای پری

یاد ایامی که دل ها بود لبریز امید
آن اوان هم عمر بود، این هم اوان است ای پری

روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت
نوشدارویش، هنوز از پی دوان است ای پری

جای شکرش باقی اَر واپَس بچرخد دوکِ عمر
با که دیگر آنهمه تاب و توان است ای پری

با نواهای جرس گاهی به فریادم برس
کاین از راه افتاده هم از کاروان است ای پری

گر به یاقوت روان، دیگر نیاری لب زدن
باز شعر دلنشین، قوتِ روان است ای پری

گو جهانِ تن جهنّم شو، جهان ما دل است
کو بهشت ارغنون و ارغوان است ای پری

کام درویشان نداده خدمت پیران، چه سود
پیر را گو شهریار از شبروان است ای پری

شهریار

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.