مهد قرآن؛ شعری از فاطمه سادات رضوانی
امروز علی کوچولو
چه شاد و بی قراره
می خواد بره به باغی
که سر تا سر بهاره
یه باغ سبز و زیبا
به اسم ((مهدقرآن))
که تو هوای پاکش
می پیچه عطر ایمان
آقا معلم مهد
یه مرد مهربونه
هزار هزار تا قصه
هزار تا شعر می دونه
کتاب آسمونی
پر از پیام و پنده
قصه های قشنگش
شیرینه مثل قنده
کوچولو های باهوش
می رن به مهد قرآن
تا روشنی بچینن
از آسمون ایمان
فاطمه سادات رضوانی