عشقی بی نظیر برای زنی استثنایی؛ شعری از نزار قبانی

بیشترین چیزی که در عشق تو آزارم می دهد
این است که چرا نمی توانم بیشتر دوستت بدارم
و بیشترین چیزی که درباره حواس پنجگانه عذابم می دهد
این است که چرا آنها فقط پنج تا هستند نه بیشتر!؟
زنی بی نظیر چون تو
به حواس بسیار و استثنایی نیاز دارد
به عشق های استثنائی
و اشک‌های استثنایی…

بیشترین چیزی که درباره «زبان» آزارم می دهد
این است که برای گفتن از تو، ناقص است
و «نویسندگی» هم نمی تواند تو را بنویسد!
تو زنی دشوار و آسمانفرسا هستی
و واژه های من چون اسب‌های خسته
بر ارتفاعات تو له له می زنند
و عبارات من برای تصویر شعاع تو کافی نیست

مشکل از تو نیست!
مشکل از حروف الفباست
که تنها بیست و هشت حرف دارد
و از این رو برای بیان گستره ی زنانگی تو
ناتوان است!

بیشترین چیزی که درباره گذشته ام باتو آزارم می دهد
این است که با تو به روش بیدپای فیلسوف برخورد کردم
نه به شیوه ی رامبو، زوربا، ون گوگ و دیک الجن و دیگر جنونمندان
با تو مثل استاد دانشگاهی برخورد کردم
که می ترسد دانشجوی زیبایش را دوست بدارد
مبادا جایگاهش مخدوش شود!
برای همین عذرخواهی می کنم از تو
برای همه ی شعرهای صوفیانه ای که به گوشت خواندم
روزهایی که تر و تازه پیشم می آمدی
و مثل جوانه گندم و ماهی بودی
از تو به نیابت از ابن فارض، مولانای رومی و ابن عربی پوزش می خواهم…

اعتراف می کنم

تو زنی استثنایی بودی

و نادانی من نیز

استثنایی بود!

“نزار قبانی”

– ترجمه دکتر یدالله گودرزی (شهاب)

5/5 - (1 امتیاز)
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 نظرات
  1. ماری می‌گوید

    عااااللللییییییی

  2. نرگس می‌گوید

    بیشترین چیزی که در عشق تو آزارم می دهد
    این است که چرا نمی توانم بیشتر دوستت بدارم
    و بیشترین چیزی که درباره حواس پنجگانه عذابم می دهد
    این است که چرا آنها فقط پنج تا هستند نه بیشتر!؟
    زنی بی نظیر چون تو
    به حواس بسیار و استثنایی نیاز دارد
    به عشق های استثنائی
    و اشک‌های استثنایی…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.