دنیای مجازی، غزلی از الهام حق مرادخان
همه وابسته ی دنیای مجازی شده ایم
مات و مبهوت، بر این شعبده بازی شده ایم
خنده هامان الکی! حرف زدن ها…..شکلک!
زندگی نیست که؛ مشغول به بازی شده ایم
همه در جمع، ولی تک به تک و تنهاییم
دور و نزدیک چونان خط موازی شده ایم
چشم ها دوخته بر صفحه ی گوشی ست فقط!
سنگدل با خودمان، هیتلر نازی شده ایم
مثل این بود که وقتی نچشیدیم شراب
بیخودی شیفته ی الکل رازی شده ایم
همتی هموطن! از هم بگسستیم انگار
باز غارت زده ی یورش تازی شده ایم
الهام حق مرادخان