مرور خاطرات؛ شعری از سمانه یاقوتی
خدا
من و مرور خاطرات تو را خوب میشناخت
که این حوالی
نه از میدان مین خبری ست
نه از میدان تیر
وگرنه در این پاییز
غرق خاطرات تو
همینطور که زیرلب برایت عاشقانه میگویم
به جای بوق ممتد ماشینها
صدای انفجاری به من میفهماند
چقدر از خانه و دفترشعرم دورمانده ام…
سمانه یاقوتی