دنیای بی تو…؛ شعری از آیدا خاقانی
بی تو…
با تمام دنیا
حرفم می شود
بی طاقت شده ام
گاهی از کنار خودم
می گذرم و نمی شناسمش
تمام صداهای دنیا
با من راه می آیند
تو نگذار…
بیش از این
پرت شوم
بیرون از زندگی
با آفتابی که
از پشت پرده
به زندگی ام
می تابد بیا…
اصلا بیا
جایمان را عوض کنیم
تو شاعر شو و
من راه می افتم
به سمت آسمان…
آیدا خاقانی