یادداشتی درباره دخالت والدین در جزئیترین مسائل زندگی
اگر خانواده همسرتان در جزئیترین مسائل زندگیتان دخالت میکنند و همسری وابسته به خانواده دارید این یادداشت کوتاه را بخوانید.
بسیاری از ما بعد از عبور از دوران نوجوانی، یک شخصیت مستقل از خانواده داریم. اما زمانیکه به دلایلی مثل ازدواج از خانواده دور میشویم وابستگیهای عمیق عاطفی و فکریمان مشخص میشود. وابستگی به پدر و مادر به سه شکل در رابطه زناشویی دیده میشود یا در تصمیمگیری به پدر و مادر وابسته هستیم، یا از لحاظ عاطفی و احساسی وابستگی داریم یا آنها را بهعنوان مرجع حل اختلافات وارد روابط زناشوییمان میکنیم. حالا اگر همسرتان به یکی از این سه شیوه خانوادهاش را وارد رابطه شما میکند چه کار باید بکنید؟
نخستین کاری که باید انجام بدهید، توجیه همسرتان است. او باید بپذیرد که وابستگی شدید او به پدر و مادرش برای رابطه شما مخرب و آسیب رسان است. تا زمانی که همسرتان به این نتیجه نرسیده باشد که باید رابطه با پدر و مادرش را محدود کند نمیتوانید رفتارش را اصلاح کنید. استقلال یکی از نشانههای رشد شخصیتی و بلوغ فکری و روحی است. اگر همسرتان به این بلوغ نرسیده باشد زندگی برای شما بسیار مشکل خواهد بود. بههمسرتان بفهمانید که او نیاز به رشد و پرورش روحی و فکری دارد. شما حق دارید که از دخالتهای بیجا و بیمورد خانوادهها در زندگیتان عصبانی شوید و باید دلیل عصبانیت و ناراحتیتان را برای همسرتان توضیح بدهید. به او بگویید که چرا لازم است خودتان درباره مسائل زندگیتان تصمیم بگیرید. میتوانید به نتایج تأسفباری که دخالتهای خانواده در زندگیتان داشته است اشاره کنید. یکی از دلایلی که باعث میشود، پدر و مادر به خودشان اجازه دخالت در زندگی فرزندشان را بدهند، ضعفی است که در شخصیت فرزندشان میبینند. همسرتان را تأیید کنید. او را در نظرات مستقل و قاطعی که دارد تحسین کنید. حتی لازم نیست که اشارهای به خانوادهاش بکنید و فقط رفتارش را تحسین کنید. اعتماد به نفس از دسترفته همسرتان را به او بازگردانید. بجز این میتواند از خانواده همسرتان بخواهید تا این روابط احساسی غیرعادی را کم کنند. از آنها بخواهید تا رفت و آمدها را محدودتر کنند. البته شاید خانواده همسرتان درک و پذیرش خواسته شما را نداشتهباشند، زیرا میتوانستند از ابتدا روش درستی را پیش بگیرند با این حال این حق شماست که به آنها توضیح بدهید که این نوع ارتباطهای عاطفی به زندگی شما آسیب می رساند. در عین حال سعی کنید ارتباط صمیمیتری با همسرتان برقرار کنید. این کار در ابتدا بسیار سخت است، زیرا همسرتان ترجیح میدهد مسائلش را با خانوادهاش مطرح کند.
همسرتان را با این چالش مهم روبه رو کنید که در اختلافات گذشته، پدر و مادرش چه کمکی به او کردهاند؟ آیا او نمیداند که در بیشتر موارد اختلاف شما بیشتر شدهاست؟ گاهی لازم است به همسرتان یادآوری کنید که شما اختلافاتتان را کنار میگذارید اما خاطره دعوای شما هرگز از ذهن پدر و مادرها پاک نمیشود و شما تنها تصویر مخدوشی از روابطتان برای آنها میسازید.
یادتان باشد با ایجاد تنش، تحقیر کسانی که او بی اندازه دوستشان دارد و قطع ارتباط نمیتوانید اوضاع را بهتر کنید. همسرتان باید وابستگیهای شدیدش را کنار بگذارد اما این نیاز به زمان و صبر و حوصله شما دارد.
منبع: مجله ایران بانو