نگاهی به ازدواج سفید یا همباشی

اسمش را ازدواج سفید گذاشته‌اند؛ اما این روزها عده‌ای آن را همباشی سیاه یا حتی ازدواج سیاه می‌نامند. ازدواجی که نامش ازدواج است ولی شباهت و نسبتی با ازدواج‌های متعارف جامعه ایرانی و آداب و رسوم ما ایرانی‌ها ندارد. با این حال، آمارها وارقام می‌گویند که ازدواج سفید روبه افزایش است. هرچند که شاید امروز تعدادش زیاد نباشد، اما روند رو به رشد آن در زیر پوست تهران و چند شهر بزرگ کم کم هویدا می‌شود. اگر به فکر نباشیم چه بسا کار به جایی برسد که جوانان حتی با فرض شرایط مطلوب برای ازدواج متعارف، به سمت ازدواج سفید روی بیاورند. وقتی به این موضوع، بدون توجه به علت‌ها و زمینه‌های پیدایش آن،‌ از منظر سلبی بنگریم و دائم آن را محکوم کنیم (که البته با توجه به فرهنگ و شعائر دینی ما هیچ محلی از اعراب ندارد) مادام که به شکل ریشه‌ای به آن نپردازیم و در پی حل این معضل برنیاییم و صرفاً به پاک کردن صورت مسأله اکتفا کنیم، در عمل، کاری از پیش نبرده‌ایم.

ازدواج سفید، انتخابی برای فرار از مشکلات
آمارها می‌گویند ۳۰ درصد جوانان ایرانی در شهرهای بزرگ زندگی مجردی را انتخاب کرده‌اند.
سمانه پرتو، استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره پدیده موسوم به ازدواج سفید می‌گوید: ازدواج سفید- که موارد آن بیشتر در میان قشر تحصیلکرده دیده می‌شود- محصول شرایطی است که جوان نمی‌تواند ازدواج کند. حالا یا شرایطش را ندارد یا اصولاً نمی‌خواهد زیر بار مسئولیت برود. یعنی در یک نمای کلی، وقتی پسران به خواستگاری نمی‌روند و دختران هم خواستگار ندارند، متأسفانه ازدواج سفید به شکل یک انتخاب درمی‌آید. این موضوع یک «پدیده» اجتماعی است مثل دیگرپدیده‌ها (که خود را به شکل یک معضل به رخ می‌کشد). یعنی بخشی از جامعه راهی به غیر از راه اصلی را انتخاب می‌کند و اسم آن را هم راه حل می‌گذارد. این استاد دانشگاه می‌افزاید: افزایش ازدواج سفید و روند رو به رشد آن به این معنی است که هم پسران و هم دختران جامعه به دنبال راهی برای دور زدن زیرساخت‌ها وسنت‌های جامعه در این باره هستند. ضمن اینکه باید توجه هم داشت که نمی‌توان به جوان به شکل قهرآمیزی گفت این کار را انجام نده.

جوان بیکار و بی‌درآمد والبته حسابگر
کیارش طاهری، استاد دانشگاه و جامعه شناس درباره ازدواج سفید خاطرنشان می‌کند: وقتی در جامعه امنیت شغلی پایین است و جوانان سرانه درآمدی کمی دارند، بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند. بویژه اینکه نسل امروز از لحاظ فکری بشدت در مورد تشکیل زندگی حسابگر شده است. بخش قابل توجهی از جوانان امروز با کنار هم چیدن هزینه‌های زندگی مشترک و در نظر گرفتن درآمد خود و البته احتمال بیکار شدن‌شان درآینده ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند. این استاد دانشگاه براین باور است که آنهایی هم که ازدواج می‌کنند با کوهی از مشکلات روبه رو می‌شوند و به دوستان مجرد خود توصیه دارند که ازدواج نکنید واین توصیه‌ها قطعاً تأثیر جدی خواهد داشت. طاهری خاطرنشان می‌کند: وقتی همه اینها کنار هم قرار می‌گیرد ازدواج سفید متولد می‌شود؛ ازدواج سفیدی که گرچه مطلقاً با فرهنگ اسلامی و ملی ما در تعارض است و نمی‌توان آن را به عنوان یک معضل فراگیر طرح کرد اما در هر حال موارد آن در کلانشهرها قابل مشاهده است؛ از این رو اگر می‌خواهیم با آن مقابله کنیم باید از منظر علمی به آن نگاه کنیم، چرا که در چند ماه اخیر که این بحث مطرح شده بسیاری با رویکردی تند و قهر‌آمیز به جوانان حمله می‌کنند که این مسأله هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.

نه دختران بره‌اند و نه پسران گرگ
دراین بین بعضی هم هستند که دختران را در این ماجرا فریب خورده می‌دانند؛ فریب خوردگانی که به جای ازدواج رسمی به ازدواج سفید تن می‌دهند. سمانه پرتو، در این زمینه می‌گوید: در بحث ازدواج سفید بحث گرگ و بره یا فریب دهنده وفریب خورده مطرح نیست؛ البته در مواردی فریبکاری‌هایی نیز صورت گرفته است اما این متأسفانه یک انتخاب دو نفره است. یعنی دو جوان به این نتیجه می‌رسند که میانبر بزنند و تصور می‌کنند که این نوع زندگی بهتر خواهد بود. فراموش هم نکنیم که نیاز عاطفی و غرایز در هر دو جنس جامعه وجود دارد. پس هر دو جنس این راه را برای برآورده ساختن نیازهای روانی و عاطفی خود انتخاب می‌کنند. بهتر است دراین ماجرا، به فکر راه حل‌های درست و چرایی رخ دادن این پدیده باشیم.

همباشی، میانبری برای دورزدن بی‌خواستگاری
باید توجه هم داشت که وجود بیش از ۱۶میلیون جوان مجرد والبته افزوده شدن افراد مطلقه به این جمعیت باعث می‌شود که زمینه برای مسأله ازدواج سفید رخ بنماید.
سمانه پرتو، برای توضیح واقعیت سال‌های آینده با توجه به شرایط امروز عنوان می‌کند: پروسه‌ای که در چند سال گذشته رخ داده درآینده احتمالاً و با کمال تأسف با شتاب بیشتری روبه رو خواهد شد. یعنی پسران در خانه پدری هستند و ازدواج نمی‌کنند و علاقه‌ای به آن ندارند و به این ترتیب پس از چند سال به دلیل افزایش سن و نیاز به استقلال به شکل مجرد مستقل می‌شوند. در سوی مقابل دختران جامعه هم از لحاظ روانی به دلیل نداشتن خواستگار دچار تزلزل‌های جدی می‌شوند و به این ترتیب ترجیح می‌دهند در نبود خواستگار مناسب به سوی یک همباشی بروند. همباشی که برای آنها هم تعهد سنگینی ندارد.

تکرار سیکل خواستگاری در صورت اطلاع والدین
اما برخی از منتقدان جدی این نوع همباشی براین باورند که وقتی دو نفر بدون ازدواج زیر یک سقف می‌روند و به اصطلاح در خانه‌ای زندگی می‌کنند چه اشکالی دارد که با یک عقد ساده یک زندگی مشترک را شروع کنند.
کیارش طاهری، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی معتقد است برای بررسی این ایده باید از نگاه جوانان به آن نگریست. اکثر این روابط پنهانی هستند یعنی والدین دو طرف از این ماجرا خبردار نیستند، چرا که در صورت اطلاع اصلاً به آنها اجازه داشتن چنین زندگی دو نفره‌ای را نمی‌دهند، بلکه در ۹۰ درصد موارد، والدین دختر از پسر می‌خواهند که به صورت رسمی به خواستگاری دخترشان بیاید و دوباره همان سیکلی که پسران جامعه از آن گریزانند تکرار می‌شود. این استاد دانشگاه می‌افزاید: پسرها هم کاملاً به این چرخه واقفند و برای همین تن به آنها نمی‌دهند. یعنی با توجه به شرایط موجود دو راه پیش روی طرف مقابل می‌گذارند؛ یا با من به صورت همباشی زندگی مشترک داشته باش و یا برو! در سوی مقابل دختران هم که می‌بینند هر روز از زندگی شان می‌گذرد و خواستگاری نمی‌آید در نهایت ممکن است در این دوراهی راه اول را انتخاب کنند.

عقب نشینی پسران؛ پسر کو ندارد نشان از پدر
سمانه پرتو درباره راه حل برای بازگرداندن مسأله ازدواج جوانان به مسیر درست عنوان می‌کند: از سال‌ها پیش کارشناسان اجتماعی و روانشناسان هشدار می‌دانند که پسرها هر چه جلوتر می‌روند حسابگر تر می‌شوند برای همین باید ازدواج را برای آنها آسان کرد.
یعنی کار نباید به جایی می‌رسید که یک پسر هزینه‌های کلی یک زندگی مشترک را از فایده هایش بیشتر تصور کند، اما این اتفاق رخ داد. یعنی موتور محرک ازدواج جامعه که پسران هستند بشدت درباره هزینه-فایده ازدواج فکر می‌کنند و وقتی به نتیجه منفی می‌رسند، ذهنشان دستور به عقب نشینی می‌دهد؛ عقب نشینی‌ای که ازدواج سفید تنها یکی از تبعات آن است. پسران امروز نسبت به پدران‌شان دیدگاه بسیار سختگیرانه‌تری نسبت به ازدواج دارند،آنها دیگرریسک نمی‌کنند و کاملاً سعی می‌کنند همه چیز را در نظر بگیرند. این پروسه ذهنی-روانی که در برخی پسران رخ داده باعث می‌شود در سال‌های آینده پسران کمتری به خواستگاری بروند،مگر اینکه اتفاق خاصی در این گروه رخ دهد که کلاً نگرش دراین باره تغییر یابد که این تغییر ناگهانی بسیار دشوار است.

منبع: صفحه جامعه روزنامه ایران

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.