نامش بر زبانم، شعری از فیلیپ آیرز

نامش بر زبانم،
هر بار که سخن می گویم

شکلش مقابل چشمانم،
به هر کجا که می نگرم

هر شب و روز،
گویی این روح اوست که در من گام بر می دارد
گویی این او نیست که مرا کشته است
من او را کشته ام و با خود به هرجا می برم….

فیلیپ آیرز شاعر انگلیسی
ترجمه از چیستا یثربی، کتاب آبی کوچک عشق

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.