فصلی از یک شعر مختومقلی

یکی، نان برای خوردن ندارد
یکی، جا برای انبار کردن
یکی پیراهن ندارد
یکی در فکر شال ترمه ای است

این جهان
تلی از خاک است
در آن بعضی زنده اند
بعضی مرده اند
و هرکس حال و روز خودش را دارد
زمان دراز است و
عمر کوتاه
و بهار پادشاه فصل هاست

غازی که در آسمان ها پرواز می کند
به دنبال آبگیری می گردد.

مختومقلی شاعر ترکمنستان
ترجمه از رسول یونان در کتاب روزهای چوبی

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.