نقش والدین در انجام دادن تکالیف درسی فرزندان

یکی از شکایت های والدین در طول سال تحصیلی از فرزندانشان انجام ندادن تکالیف درسی و مدرسه است. واقعیت این است که برای بعضی از دبستانی ها هیچ کاری سخت تر از انجام تکالیف درسی نیست و والدین کلافه و خسته از تعیین انواع تنبیه و تشویق و تهدید و سرزنش درمی مانند که چگونه باید یک بار برای همیشه ضرورت انجام تکالیف درسی را به کودک بفهمانند.

شکی نیست که شیوه درس خواندن بچه ها در منزل ارتباط مستقیمی با سبک فرزند پروری والدین دارد و هر قدر والدین والدگری آگاهانه را اجرا کنند، در شیوه درس خواندن بچه ها کمتر با مشکل مواجه می شوند. ابتدا بهتر است هدف از انجام تکالیف درسی مشخص شود. هدف از این تکالیف تکرار و تمرین دروس برای یادگیری بهتر دانش آموزان است. دانش آموز با انجام تکالیف به کنجکاوی، جست و جو و برخورداری هر چه بهتر از آن چه فرا گرفته است می پردازد و سعی می کند به فراگیری خارج از چارچوب درس و مدرسه بپردازد. بنابراین تکالیف باید هدفمند و اصولی باشد نه کاری برای تلف کردن وقت کودک. این در حالی است که در بیشتر موارد بچه ها و والدین از حجم تکالیف درسی شکایت می کنند، آن را ملال آور و کسل کننده می دانند و انجام آن را در یادگیری بهتر دروس رد می کنند. بدیهی است که نقش سیستم آموزشی را در این مسئله نمی توان نادیده گرفت اما در این بحث ما به نقش والدین و تأثیر شیوه فرزند پروری بر انجام تکالیف درسی بچه ها می پردازیم.

قاطعیت و جدیت والدین در انجام کارها نقش تعیین کننده ای در حرف شنوی بچه ها در انجام کارهایشان از جمله تکالیف درسی دارد. والدینی که قاطع و مصمم هستند، کارهایشان را به موقع انجام می دهند، در واقع الگوی عملی در اختیار کودک قرار می دهند. کودک باید بداند که اگر قرار است کاری را انجام بدهد، دلیلی ندارد بهانه تراشی کند یا به دنبال راه فرار بگردد زیرا هر کس در منزل وظیفه ای دارد که باید انجام بدهد. واقعیت این است که اگر والدین بتوانند اصول فرزند پروری را به درستی اجرا کنند، می توانند امیدوار باشند که نه فقط در انجام تکالیف بلکه در سایر امور، کودک وظیفه اش را انجام می دهد. بنابراین اولین اصل، قاطعیت است که در همه امور باید رعایت شود. علاوه بر قاطعیت والدین باید مهربان باشند و با مهر و محبت از کودک بخواهند وظیفه خود را انجام دهد. از طرفی برنامه درسی تنظیم شده در عین منظم بودن باید قابل انعطاف باشد و با مشورت و مشارکت بچه ها تنظیم شود. والدین باید دقیقا توقع خود را از کودک عنوان و مشخص کنند که پس از انجام تکالیف چه کار تفریحی می تواند انجام دهد. والدین باید توانایی کودک را در انجام تکالیف ارزیابی کنند و طبق آن از کودک توقع داشته باشند. گاهی علاقه، تمرکز و توجه کودک به یک درس کمتر است، بنابراین توجه به علایق و توانایی کودک اهمیت اساسی دارد در غیر این صورت و با تهدید و یا اجبار کودک واکنش تند نشان می دهد یا از درس خسته و دلزده می شود. برای جلوگیری از خستگی و دلزدگی کودک بهتر است تکالیف را هر قدر هم کم است، تقسیم بندی کنیم به عنوان مثال ۲ صفحه مشق را به ۴ قسمت تقسیم کنیم و در فواصل مشخص از او بخواهیم آن را انجام دهد.

گاهی از او بپرسیم که تصمیم می گیرد تکالیفش را چگونه انجام دهد. این کار برای جلوگیری از بهانه تراشی کودکان بهترین شیوه است. از او بپرسیم با توجه به این که تکلیف زیادی داری، ترجیح می دهی چگونه آن را انجام بدهی اگر تکالیفت تمام شد، دوست داری چه کار کنی. اگر کودک به رفتن به پارک ابراز تمایل کرد به او بگویید اگر تا ساعت ۷ تکالیفت را انجام دهی می توانیم به پارک برویم. تکرار چندین باره «تکلیفت را بنویس»، «چقدر طولش می دهی»، «چرا اذیت می کنی»، «تو شاگرد تنبلی» و… نه فقط به ترغیب کودک به انجام تکالیفش منجر نمی شود بلکه باعث می شود او مقابله به مثل کند.

لازم است برخی مهارتها قبل از مدرسه در کودک پرورانده شود. متاسفانه بسیاری از خانواده ها به این نکته کمتر توجه می کنند. به عنوان مثال در درس ریاضی باید مهارتهای فضایی و دیداری کودک تقویت شود. یعنی بتواند تصویر ذهنی از درس داشته باشد. گاهی اصرار والدین بر یادگیری درس از روی کتاب بی فایده است و باید مهارت های دیگری در وی تقویت شود. در چنین شرایطی مشورت با معلم برای یادگیری و استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند بسیار کمک کننده باشد.

گاه می توان فعالیت های درسی را با کارهای مورد علاقه کودک تلفیق کرد تا انگیزه وی برای انجام تکالیف درسی بیشتر شود. به عنوان مثال برای تقویت املای کودک از او بخواهیم نوشته های بازی مورد علاقه اش را بخواند و حروف را اسم ببرد، اسم خودش و اسم کسانی را که دوست دارد، بنویسد. ترکیب بازی با درس یکی از بهترین روش های آموزشی است که مورد تایید همه کارشناسان و اهل فن است.

توجه به تفاوت کودکان از سوی والدین امر بسیار مهمی است و نباید برای کودکان ضعیف تر سختگیری بی جا کرد. بعضی کودکان کندتر هستند و نیاز به زمان بیشتری برای نوشتن دارند، برخی دیرتر درس را متوجه می شوند و برخی علاقه کمتری نسبت به یک درس نشان می دهند. همین ویژگی باعث می شود کودک مرتب از انجام تکالیف طفره برود و والدین که ریشه مشکل را پیدا نکرده اند، روز به روز سختگیرتر می شوند و مشکل کودک را تشدید می کنند. بنابراین مقایسه درس کودکان با یکدیگر کار اشتباهی است. وقتی کودک ضعیف تر است والدین باید ابتدا با او همدلی و سپس تلاش کنند از میان صحبتهای کودک علت این امر را جویا شوند. بچه ها گاهی اوقات مشکل را می گویند اما نه به زبان بزرگترها بلکه به زبان خودشان؛ بنابراین بهتر است والدین به دقت به حرف کودک گوش کنند و راه حل را از حرف های او بیابند. در واقع نباید کودک را وادار کرد که دلیل ننوشتن تکالیفش را بگوید بلکه باید از او خواست احساسش را بگوید، دوست دارد چه کارهایی انجام دهد، از چه کارهایی بدش می آید و… سپس از حرف های خودش استفاده کرد و دلیل مشق نوشتن و انجام تکالیف را برای او توضیح داد. نکته این جاست که قاطعیت والدین حتی در این شرایط هم حیاتی است و کودک باید بداند انجام تکالیف وظیفه اوست، وظیفه ای که باید انجام دهد.

اگر می خواهید مانع از لجبازی کودک شوید به احساسات او توجه کنید. وقتی خسته، بی حوصله یا کسل است، او را درک کنید با وی همدلی و تاکید کنید که میدانید چقدر مشق نوشتن در این شرایط سخت است اما او باید این کار را انجام دهد. اگر اشتیاق کودک به تماشای تلویزیون را ندیده بگیرید، او هم اشتیاق شما به نوشتن مشق را نادیده می گیرد و به این طریق جبران می کند. در واقع با ننوشتن تکالیف از والدین انتقام می گیرد. بنابراین والدین باید کاری کنند که کودک با انجام تکالیف به کارهای مورد علاقه خود برسد و در ضمن راه های فرار را هم ببندند. مثلا اگر قرار است مهمان از راه برسد، کودک همه تکالیف را کنار می گذارد تا مهمان ها بیایند. این کار باعث می شود که کودک به دنبال راه فرار باشد. در صورتی که والدین باید به کودک بفهمانند که برنامه درسی کودک تحت هیچ شرایطی تغییر نمی کند والا امتیازاتی را از دست می دهد.

منبع: رادیو سلامت

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.