طاعون سیاه یا مرگ سیاه چه بود؟

وقتی در دهه هشتاد بیماری ایدز به صورت کاملا مهار نشدنی و ناشناخته در جهان شیوع یافت بسیاری را به یاد اپیدمی مرگ سیاه انداخت.

این بیماری ها که بسیاری از مردم در آن زمان معتقدند بودند نشانه خشم و عذاب الهی است جمعیت کثیری را مبتلا و از بین برد. اما طاعون سیاه یا مرگ سیاه چه بود؟

طاعون سیاه یا مرگ سیاه یک اپیدمی طاعون بودکه کل اروپا را در سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ میلادی دربرگرفت. این اولین همه‌گیری بزرگ اروپا نیست، ولی تنها اولین اپیدمی‌ای است که به طور دقیق توسط مورخان توصیف شده‌است. تعداد مرگ‌ومیر از بیماری طاعون در این دوره کاملاً مشخص نیست، اما برآورد آن حدود یک چهارم تا یک سوم جمعیت اروپا، یا ۲۵ میلیون نفر طی این سه سال است. در همان دوره، تقریباً همین تعداد کشته (از طاعون) در آسیا برآورد می‌شود. منابع تاریخی زیادی دربارهٔ اپیدمی طاعون سیاه در آسیا وجود ندارد. تخمین زده می شود که یک سوم جمعیت ایران در آن زمان کشته شدند.

طاعون در این دوره در آسیای مرکزی شایع بود و به نظر می‌رسد که جنگ مغولان و چینی‌ها سبب شروع این اپیدمی شده‍ است. طاعون در سال ۱۳۳۴ در یکی استان هوبئی چین شایع شد و به سرعت در استان‌های اطراف سرایت یافت. در سال ۱۳۴۶ میلادی، تاتارها آن را به اروپای شرقی منتقل کردند و در اواخر سال ۱۳۴۷ کشتی‌هایی که از آسیای مرکزی می‌آمدند، بیماری را در جنوا و مارسی شیوع دادند. در تابستان سال ۱۳۴۸ طاعون در ونیز نیز شایع شد و در عرض یک سال تمام سواحل مدیترانه را فراگرفت. پس از آن، طاعون به سرعت به سمت شمال اروپا حرکت کرد و جمعیت این نواحی را، که پس از قحطی‌های پی‌درپی، اپیدمی‌های مختلف به علت سردی هوا و جنگ‌های طولانی به شدت در برابر هر سانحه‌ای ضعیف شده‌بودند، درهم شکست. انتقال بیماری از طریق موش‌ها نقش مهمی در این روند داشت و گربه‌ها در اروپا تقریباً نایاب شدند.

شیوع در اروپا
طاعون به سرعت در اروپا شیوع یافت. بین ۶۰ تا ۱۰۰٪ افرادی که به این بیماری مبتلا می‌شدند زنده نمی‌ماندند و به این ترتیب یک چهارم تا یک سوم کل جمعیت اروپا، و یک سوم تا یک دوم جمعیت اروپای غربی از بین رفتند. اپیدمی در یک شهر به طور متوسط بین ۶ تا ۹ ماه طول می‌کشید. باید توجه داشت که طاعون در مناطق مختلف به یک اندازه سرایت نکرد. بعضی از روستاها و حتی بعضی شهرها و نواحی اصلاً به طاعون دچار نشدند. برای مثال می‌توان بروژ، میلان، نورمبرگ و لهستان را نام برد.

پزشکان و توصیه های بی فایده
پزشکان قرن چهاردهم در برابر طاعون ناتوان بودند، با این وجود توصیه‌هایی بی‌فایده به مردم می‌کردند که در بعضی آثار از آن‌ها نام برده‌شده است.
سوزاندن ساقهٔ کلم و پوست به
روشن کردن آتش با استفاده از هیزم‌های معطر
بخار کردن آب و بریان کردن گوشت
حمام با آب داغ
حجامت
خوراندن مواد تهوع‌آور و ملین، که درواقع باعث ضعف بیمار و مرگ زودتر می‌شد
گردهم‌آیی برای دور کردن اجنه

اما طاعون سیاه بحران‌های شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی به‌دنبال داشت.

نیروی کاری بسیار کاهش یافت و دستمزدش چند برابر شد و به این ترتیب مشکلات زیادی را به خصوص در کشاورزی به‌وجود آورد.

مردم روستاها و زمین‌های خود را ترک کردند و زمین‌ها کم‌کم به جنگل تبدیل شدند.

مردم شهرها را یکی پس از دیگری ترک کردند، درحالی که اطبا آگاهی و توانایی لازم را برای مبارزه و جلوگیری از شیوع طاعون نداشتند. تورم شدید ایجاد شد و قیمت‌ها در عرض چند هفته ده برابر شدند.

مردم به کلیساها روی آوردند، برخی برهنه در کوچه‌ها راه می‌رفتند و خود را شلاق می‌زدند تا گناهاشان پاک شود و … بسیاری از افراد عقیده داشتند که آخرت نزدیک است.

کلیسا که دربرابر مردم بی‌جواب مانده بود خرافات را میان مردم رواج یافت. از اعمال کلیسا (با وجود تلاش‌های پاپ کلمنت ششم برای جلوگیری از آن)، سوزاندن یا دار زدنغیر مسیحیان، کولی‌ها، بیگانگان و جادوگران بود که به نوعی مقصر این بلاها محسوب می‌شدند.

ترس و وحشت از ابتلا به طاعون، ناآگاهی از چگونگی درمان یا جلوگیری آن و مرگ دردناک افراد طاعون‌زده هنرمندان را از عهد باستان تا اوایل اواسط رنسانس به ابراز احساسات و توصیف طاعون برانگیخته‌است. از این رو تابلوهای نقاشی، مجسمه‌ها و آثار زیادی امروزه می‌توانند اطلاعات ارزنده‌ای از وضعیت مردم قرون گذشته را در برابر طاعون (و دیگر بیماری‌های مسری چون وبا، …) را در اختیار ما بگذارند.

منبع: خبر آنلاین

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.