نکاتی درباره فن گفت‌وگو با همسر

هنگامی که انتظاراتمان برآورده نمی‌شود، می‌رنجیم. البته رنجش امری طبیعی است اما باید مراقب باشیم هرگز و تحت هیچ شرایطی رنجش خود را از همسر پوشیده نداریم؛ زیرا رنجشهای کوچک در روحمان انباشته می‌شوند و سرانجام به آستانه انفجار می‌رسند. هر سیستم حرارتی یک ترموستات دارد، ترموستات روان ما نیز تخلیه فشارهای درونی است.

با گفت‌وشنود می‌توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم. به شرطی که با فن گفت‌وگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم:

فن گفتگو
اوایل ازدواج همه کوتاه می‌آیند، اغماض می‌کنند، از یاد می‌برند، می‌بخشند و زود آشتی می‌کنند. اما پس از چندی هیچ یک کوتاه نمی‌آیند، اغماض نمی‌کنند، از یاد نمی‌برند و نمی‌بخشند. همه چیز از زیر ذره‌بین رد می‌شود، زود می‌رنجند و می رنجانند. بعد هم می‌گویند “چرا من برای آشتی پیشقدم شوم؟”. متأسفانه این روند به مرحله‌ای می‌رسد که زوج نتیجه می گیرند حرف زدن فایده‌ای ندارد. یکی می‌گوید چه فایده وقتم را صرف حرف زدن با او بکنم! او که اصلا به حرفم گوش نمی‌دهد. تا حالا چند بار امتحان کرده باشم خوب است؟

دیگری می‌گوید همسرم فقط به خواسته خودش فکر می‌کند، خودخواه است و اصلا فرصت حرف زدن به من نمی‌دهد. هر وقت خواستم با او حرف بزنم، فقط خودش گفته و خودش شنیده. من حتی یک کلمه هم نتوانسته‌ام حرف بزنم. وقتی کار به اینجا می‌کشد، زوج دیگر دور گفت‌وگوی مستقیم را خط می‌کشند.

اما زندگی مشترک همچنان ادامه دارد. ناگزیر برای شناخت طرف مقابل و خواسته‌های او به حدس و گمان متوسل می‌شوند. مشخص است این شناخت نمی‌تواند درونی و عمیق باشد. رنجش‌ها هم مزید علت می‌شود و کار به گوشه و کنایه می‌کشد. به این ترتیب روز به روز رابطه وخیم‌تر می‌شود.

همسر رنجیده می‌کوشد حقانیتش را ثابت کند. معتقد است رفتاری غیر منصفانه و دور از عدالت با وی شده است. مرد رنجیده خاطر به تدریج زمام روان خویش را از دست می‌دهد. او اگر قدمی برای رفع رنجش خود برندارد، مداوم بر میزان آن افزوده می شود و کار به قهر می‌کشد.

در تمامی مراحل فوق هم‌صحبت شدن می‌توانست درهای آشتی را بگشاید. گاه خجولی باعث می‌شود برای رفع دلخوری قدم پیش نگذاریم. گاه از واقعیت فرار می‌کنیم و مشکل را رها می‌سازیم. گاهی هم به طور حیرت‌آوری مایلیم دیگران را شبیه خود کنیم. در حقیقت به این دلیل که خود تأیید شویم. در حالی که معلوم نیست مثل ما شدن درست باشد. هم‌چنین از کجا معلوم همه چیز تغییر کند و شرایط زندگی‌مان بهتر شود؟

باید دست از خودخواهی برداریم. باید بپذیریم رابطه‌ای معقول و مورد پسند است که بر حس احترام به عقیده و گفتار طرف مقابل استوار باشد. باید همسرمان را همان طور که هست قبول کنیم.

برای این که به خواسته‌های منطقی‌مان توجه کند، باید به خواسته‌اش احترام بگذاریم. باید به شیوه پسندیده‌ای با او حرف بزنیم. اگر با او صحبت نکنیم از کجا بداند چه خواسته‌ای داریم؟

کسانی که معتقدند از گفت‌وگو نتیجه‌ای نگرفته‌اند، باید بدانند به شیوه درست حرف زدن آشنایی کافی نداشته‌اند. هر جنگی سرانجام پای میز مذاکره حل و فصل شده است. جنگ خانوادگی نیز پایان‌پذیر است و با گفت‌وگو فاصله‌ها و دلسردی از بین می رود.

فن رفع دلخوری
یک نکته بگویمت به تحقیق بسنج ………گر عاقل و کاملی مرنجان و مرنج

در زندگی زناشویی دلخوری‌ها، رنجش‌ها، شکایت‌ها و مشاجره‌ها فراوان است. اگر چنین نباشد باید نگران بود؛ زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی‌اعتنا شده‌اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی‌رنجند. اما آنچه مهم است و به پایداری رابطه‌شان مدد می‌رساند، نحوه برخورد با این مشکلات است.

هر گفت‌وگویی آدابی دارد که اگر به همه نکاتش توجه شود، پایانی خوش خواهد داشت. اما اگر با پیش‌بینی و سیاست از قبل تعیین نشده اقدام به شکوه و شکایت کنیم، چه بسا وضع از آنچه هست، بدتر شود.

در بندهای زیر، راههای یک گله‌گذاری خوب را شرح می‌دهم تا با آشنایی با فنون آن بتوانید این مرحله حساس را درست پشت سر بگذارید:

– پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید. از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی‌تان می‌شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علتهای آن بهتر واقف می‌شوید.

– پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید. با این کار بهتر به مشکلات او پی می‌برید.

– پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید؛ زیرا ممکن است گفته‌هایتان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را علیه شما بشورانند.

– در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش، رسیدن به حسن تفاهم است؛ زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی‌برد.

– پیشاپیش یادآوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوءتفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است.

– سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده‌اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود.

– با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید. تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید. هیچگاه از لفظ “تو” استفاده نکنید تا راهی باشد برای اهانت و بدگویی‌های بعدی.

– تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید؛ بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده‌اید. اگر تقصیری داشته‌اید، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید. این کارتان جو گفت‌وگو را بهبود می‌بخشد و همسرتان فکر نمی‌کند محاکمه‌ای در کار است. در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می‌شود.

– ضمن حل مسائل سعی کنید حرفهایتان را با زخم زبان، کنایه، تحقیر، تمسخر و تخطئه بیان نکنید. زیرا وضع از آنچه هست بدتر می‌شود. یک گفتگوی خوب از تهدید، ارعاب و حمله به دور است.

– هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید. اگر می‌خواهید مقایسه‌ای در کار باشد، سعی کنید او را با خودش، یعنی خطای احتمالی‌اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر، مقایسه کنید.

– از دلخوری‌ها و رنجش‌های کوچک شروع کنید و از گذشته‌های دور یاد نکنید. پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد. این امر غرورش را می‌شکند و این کار وضع را بدتر می‌کند.

– از یک‌دندگی و لجاجت بپرهیزید. اگر موردی در آن جلسه حل نشد، گفت‌وگو را به بعد موکول کنید.

– هنگام گفت‌وگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید. فرصت دهید تا اظهار نظر بکند. با این رفتارتان ثابت می‌کنید او نیز دارای حق و حقوقی است. از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می‌شود. وقتی گفته‌هایش تمام شد، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم. به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می‌شود.

– به هر شکل که می‌توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید، با هدیه‌دادن شاخه گلی یا هر چیز جزئی مورد نیاز طرف مقابل. خانم می‌تواند از هنر آشپزی‌اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد، آقا می‌تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و …

به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می‌رسید. آشتی‌های اجباری که ناشی از آمدن مهمان، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است، بنیانی سست دارد؛ زیرا ریشه اختلافها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است. چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود درمی‌آید.

منبع: تبیان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.