بررسی عوامل مؤثر در پدیده فرار دختران

امروزه با پیشرفت جوامع و پیچیدگی‌های آن، مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعی نیز به شیوه و شکل جدید نمود پیدا می‌کند. در کشور ما با توجه به معیارهای سنتی و دینی آن برخی ناهنجاری‌های اجتماعی بیشتر به چشم می‌آید و ارتکاب به آن از قبح بیشتری برخوردار است.

یکی از این ناهنجاری‌ها، فرار دختران نوجوان و جوان از خانه است. دختران فراری به دخترانی اطلاق می‌شود که به دلایل مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی برای رهایی از وضع موجود و دست‌ یابی به خواسته‌ها و آرزوها در خارج از خانه فرار می‌کنند.

این پدیده از نظر خانواده‌های ایرانی به قدری زشت و شرم‌آور است که تا جایی که بتوانند این مسئله را از نزدیک‌ترین دوستان و بستگان نیز پنهان می‌کنند. زیرا دختران بسیار آسیب‌ پذیرتر از پسران هستند و آثار و تبعات سوء فرار بر آنان بسیار بیشتر است. اقدام به فرار از خانه نوعی واکنش به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد و غیرقابل تحمل است که با هدف دست‌ یابی به آرزوها و برخی آزادی‌ها در محیط خارج از منزل صورت می‌گیرد. اینان آمال و آرزوهای خود را در خارج از خانه و یا حتی خارج از کشور جستجو می‌کنند اما راه دست‌ یابی به این آرزوها فرسنگ‌ها با آنچه که در واقعیت‌هاست فاصله دارد. پدیده فرار دختران علل و عوامل مختلفی دارد این علل در سه حوزه فردی، اجتماعی و خانوادگی قابل تأمل و بررسی است.

الف) علل فردی:
۱) اختلالات شخصیتی: اختلالات شخصیتی، یکی از مهم ترین عناصر برای شناسایی عوامل فرار است. بر اساس مطالعه ها و بررسی های انجام شده، در تعداد زیادی از دختران فراری، این اختلال ها به چشم می خورد. پرخاشگری های گوناگون، رفتارهای ناسازگارانه، خودزنی(خودکشی) و رفتارهای نابهنجار دیگر، چه پیش از فرار و چه پس از دستگیری و در مراکز مداخله در بحران همه نشان دهنده وجود اختلال شخصیت در این افراد است.

۲) اختلالات روانی: از جمله اختلالات روانی زمینه ساز فرار دختران اختلال اضطراب و اختلال افسردگی می باشد که مختصری به شرح هر یک و تاثیر آن در فرار دختران اشاره می کنیم:

– اضطراب (anxiety): هر فرد در زندگـی خود ممکن است در شرایطـی دچار اضـطراب شود. اضطراب، مکانیزمـی است که برای بدن لازم و ضروری است. اما زمانی که اضطراب از حالت بهنجار خارج گردد، به اضطراب مرضی تبدیل می شود که حتی غیر طبیعی و برای سلامت فرد مضر است. اضطراب مرضی یعنی نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختی های آینده، بصورت غیر طبیعی و همراه با احساس بی لذتی یا نشانه های بدنی تنش و منبع خطر پیش بینی شده که می تواند درونی یا بیرونی باشد.(دادستان، ۱۳۸۰، ص ۵۹)
در بیشتر نوجوانان فراری، نشانه های اضطراب به چشم می خورد و آنان از این اختلال رنج می برند. یکی از ویژگی های اضطراب، سر در گمی و ناتوانی در تصمیم گیری صحیح است. نوجوانی که اختلال اضطراب دارد، در زمان های حساس و هیجانی، هیچ کنترلی بر روی رفتار خود ندارد. او نمی تواند خود را آرام کند و تصمیم درستی بگیرد. بنابراین، کارهایی انجام می دهد که مشکلات او را بیشتر می کند و در نتیجه، بر اثر ایجاد شکاف میان او و خانواده و تمایل به دیگران، از خانه فرار می کند.

– افسردگی (depressing): یکی دیگر از اختلالات روانی که در فرار دختران تاثیر دارد، افسردگی است. این اختلال به گونه ای است که بر توانایی های فرد اثر می گذارد، یعنی توانای های جسمانی، فکری، عاطفی، هیجانی، یادگیری و ارتباط ساده و طبیعی با دیگران و خانواده را در حد بسیار زیادی مختل می کند، در نوع شدید این اختلال گاه فرد تا ساعت هایی بی حرکت در گوشه ای می نشیند، در فکر فرو می رود که این شرایط با حالت های غم و یاس، خستگی مفرط و خواب آلودگی و هم چنین اضطراب همراه است. افسردگی یکی از شایع ترین اختلالاتی است که دختران فراری با آن دست به گریبان هستند.(مهکام، ۱۳۸۳، ص ۲۴)

۳) ویژگی های دوران نوجوانی و بلوغ: یکی از مسایل مورد توجه در فرار دختران، سن فرار است. بر اساس آمار های موجود بیشترین تعداد فرار بین دوازده تا هجده سالگی است که این مساله درصد بالای فرار در سنین بلوغ را نشان می دهد. در این سنین احساسات و هیجانات شدید با بحران بلوغ همراه شده و نوجوان را وا می دارد که به دنبال هویت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خویش می یابد. از سوی دیگر، تعداد زیادی از مشکلات عاطفی، فرهنگی، فکری و شناختی که در دختران فراری دیده می شود، مشکلاتی است که معمولا در دوران نوجوانی و بلوغ بوجود می آید و از ویژگی های این دوره به شمار می رود. عدم توجه و برخورد نادرست برخی والدین به ویژگی های روانی و عاطفی فرزندان در این دوره مانند: زودرنجی و احساساتی بودن، کم رویی، گوشه گیری و درون گرایی، برتری جویی و جلب توجه دیگران، باعث تزلزل شخصیت و هویت نوجوان شده و نوجوان بدلیل نداشتن هدف مشخص و الگو پذیری نادرست از دیگران، نیازها و دلبستگی های خود را در بیرون از خانه جستجو کرده و به دنبال آن خانه را ترک کرده و فرار می کند.

ب) علل خانوادگی:
خانواده پیکره اصلی جامعه است و نقش مهمی در پرورش فرزندان دارد. والدین با ایجاد روابط سالم و دوستانه با فرزندان و توجه به نیازهای جسمانی و روانی آنان می توانند آن ها را از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل و سالم بار بیاورند. اما به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان ریشه اصلی آسیب های اجتماعی و از جمله فرار دختران، خانواده است. به عقیده آنان یکی از مهم ترین عوامل فرار، سلب آرامش روانی و عاطفی فرزندان در محیط خانه و خانواده است. عدم توجه به مسایل تربیتـی فرزندان، وجود اختلافات زناشویـی، طلاق، اعتیـاد والدین، بی سرپرستی و یا بد سرپرستی، زندگی با ناپدری و یا نامادری، خشونت در خانواده، تبعیض بین فرزندان، جمعیت زیاد خانواده، فقر اقتصادی، تعصبات و پای بندی به آداب رسوم قومی(خصوصا در ازدواج دختران)، ضعیف بودن اعتقادات مذهبی خانواده و سواد پایین والدین از جمله مهم ترین عوامل خانوادگی موثر بر خانه گریزی دختران می باشد.

وقتی در خانواده به جای توجه به مسایل و نیازهای فرزندان، فقر فرهنگی و تربیتی و رفتاری و اقتصادی و حاکم شود، دختران خانه را ترک می کنند. آن ها به پندار خود می روند تا به یک زندگی بهتر و با وضعی مطلوب تر برسند و آرامش و محبت را تجربه کنند. اما خواسته و نا خواسته دچار انحرافات اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، توزیع مواد مخدر، سرقت، تشکیل خانه های فساد و…می شوند.

نتایج تحقیقات انجام شده در خصوص خانه گریزی دختران نیز موید این مساله می باشد که مشکلات خانوادگی از جمله عوامل اصلی فرار دختران می باشد.

ج) علل اجتماعی:
۱) افزایش ناهنجاری ها و ضد ارزش هایی مانند بد حجابی و مدگرایی
هر اجتماعی، هنجارها و نا هنجارها، ارزش ها و ضد ارزش هایی دارد و بی شک افرادی که در این اجتماع زندگی می کنند، از این ارزش ها اثر پذیرند. در این میان اثر پذیری نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است. چرا که نوجوان هنوز هویت خود را کاملا بازشناسی نکرده و شخصیت او به ثبات و تکامل نرسیده است. او مانند جسم سیالی است که در هر ظرف و قالبی ریخته شود، شکل آن را به خود می گیرد. بنابر این، ارزش ها و ضد ارزش های جامعه باید کاملا در مسیری باشد که نوجوان را برای یافتن هویت واقعی مذهبی و ملی خود یاری کند. در غیر این صورت بیشترین آسیب متوجه نوجوانان خواهد بود. بد حجابی و مدگرایی که در ذهن و عمل بسیاری از افراد به یک هنجار تبدیل شده است، از جمله نا هنجاری هایی هستند که سبب می شوند تا نوجوانان شخصیت خود را بر اساس همین هنجار های غلط پایه ریزی کنند و به ستیز با خانواده و هنجارهای آن برخیزند.

۲) فقر
حضرت علی(ع) می فرمایند: «گاه فقر به کفر می انجامد.» فقر مادی یکی از عوامل بوجود آورنده پدیده خانه گریزی است. به نظر می رسد آمار فرار در خانواده های فقیر، بیشتر از خانواده های ثروتمند است. هرچند تفاوت بین آمار فرار خانواده فقیر و ثروتمند، خیلی زیاد نیست، ولی بطور کلی تعداد فرار در خانواده های تهی دست، بیشتر به نظر می رسد. در بسیاری از خانواده ها، بر اثر ناتوانی اقتصادی، نیازهای اصلی فرزندان از جمله تغذیه، پوشاک، بهداشت و… بر آورده نشده و مشکلات فراوانی مانند انواع بیماری ها، سوء تغذیه، محرومیت از داشتن پوشاک مناسب و… را بوجود می آورد. بر اثر بوجود آمدن مشکلات یاد شده، تعادل خانواده در موارد گوناگون به هم خورده و استرس و تنش میان اعضا بالا می رود.

بسیاری از ترک تحصیل ها، کار کودکان در سنین پایین، سرقت، سوء استفاده از کودکان و فرار از خانه، به سبب فقر و تهی دستی در خانواده بوجود می آید. کودکی که از یک سو به سبب کمبودهای مادی به آرزوهایش نرسیده و از سوی دیگر، به سبب نداشتن امکانات برای رشد فکری و فرهنگی، فردی کوته فکر و ساده بار آمده است، قدرت تجزیه و تحلیل ضعیف تری نسبت به دیگر همسالان خود دارد و با اندک وعده ای حاضر می شود دست به هر کاری بزند.

۳) اعتیاد
وجود اعتیاد سالیان درازی است که دامان جامعه ما بویژه نسل جوان را فرا گرفته و خواسته یا ناخواسته ابعاد آن گسترش یافته است. به گونه ای که امروزه برای بعضی از افراد، صحبت کردن درباره معتادان و اعتیاد، مسأله ای عادی تلقی می شود. بنابر این اعتیاد خود و اعتیاد والدین یکی دیگراز عوامل موثر در خانه گریزی دختران می باشد.

۴) رسانه های گروهی
رسانه های گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون امروزه در زندگی مردم جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. اما در این میان تلویزیون با بهره گیری از دو حس بینایی و شنوایی تاثیرگذار ترین عامل پس از خانواده بر روی فرد خصوصا نوجوانان و جوانان است. تلویزیون می تواند در مورد مطالب گوناگون آموزش های مفیدی به مخاطبان بدهد. هم چنین تلویزیون می تواند با استفاده از برنامه ها مختلف در هویت دهی به جوانان نقش ایفاکرده و الگوها و فرهنگ هایی را به جامعه مخاطبین معرفی نماید. در واقع الگو پردازی و تاثیر پذیری مستقیم از تلویزیون و فیلم های به نمایش درآمده در آن، واقعیتی انکار ناپذیر است که در زمینه خانه گریزی هم این آثار کاملا به چشم می خورد.

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.