تراژدی لوازم و وسایل باقیمانده از صادق هدایت

برای آنکه ما دقیقا به این لوازم و وسایل برسیم باید از خانه پدری صادق هدایت آغاز کنیم. این خانه که متجاوز از ۱۵۰ سال عمر دارد از آن هدایت‌قلی‌خان هدایت اعتضادالملک بود. اعتضادالملک در سال ۱۳۲۳ قصد کرد خانه قدیمی را بفروشد. خانه فروخته شد و از عجایب آنکه تا سال ۱۳۵۳ این خانه همان طور دست نخورده باقی ماند، کسی در آن سکونت نکرده فقط خراب شد. گچ‌ها فرو ریخت و همه چیز فرسوده‌تر شد چون ۳۰سال بدون آنکه کسی آن را مرمت کند باقی ماند. در سال ۱۳۵۴ طبق دستور دولت این خانه از صاحبانش خریداری و تعمیر شد. قراربود که پس از تکمیل تعمیرات خانه تبدیل به موزه صادق هدایت شود. هم‌زمان با این اقدامات نامه‌هایی برای وراث صادق هدایت ارسال و از آنها خواسته شد آنچه از صادق هدایت نزد آنها باقی مانده تحویل دهند که در موزه صادق هدایت به تماشا گذاشته شود. وراث نیز آنچه از صادق هدایت برایشان باقی مانده بود به کارمندان اعزامی مربوطه تحویل دادند. کار تحویل گرفتن لوازم و وسایل تا سال ۱۳۵۶ به طول انجامید و پس از انقلاب این برنامه معوق ماند. در اوایل انقلاب کسانی مسوول تمام دفاتر رژیم پهلوی شده بودند. با آنها تماس گرفتم و تقاضا کردم این لوازم و وسایل به خانواده صادق هدایت بازپس داده شود ولی نتیجه‌ای به دست نیاوردم و سرانجام به موزه رضا عباسی تحویل داده شد. موزه رضا عباسی هم تمام آنها را در انبار بایگانی کرد. یک‌بار پس از مذاکرات و مکاتبات توانستم از صاحب جمع اموال که خیال می‌کرد پادشاه مثلث برموداست وقت بگیرم و لوازم و وسایل عمویم را ببینم. صاحب جمع اموال خیال می‌کرد این لوازم ارث بابای اوست و نمی‌فهمید که ارث عموی من است! با چه کرشمه و ناز لوازم را به من نشان داد و چهارچشمی مرا می‌پایید که نکند یک عکس را کش بروم! وقتی از بعضی چیزها تصویر خواستم، گفت برو کاغذ Aچهار بخر بیار برایت زیراکس بگیرم. این را می‌گویند مراقبت از بیت‌المال! موزه‌ای که لوازم صادق هدایت را فقط انبار می‌کند صاحب جمع اموالش هم این طوری است. این گذشت تا سال ۱۳۸۱ که سالگشت یک‌صدسالگی صادق هدایت بود. من مذاکراتی با موزه رضا عباسی شروع کردم که بالاخره موافقت کردند لوازم و وسایل و عکس‌ها را برای مدت یک‌ماه در یکی از سالن‌های موزه به نمایش بگذارند. این کار انجام شد ولی چه شدنی؟ بدون هیچ‌گونه افتتاحیه.

از میراث فرهنگی که هیچ‌کس نبود حتی از خانواده هدایت هم کسی را دعوت نکرده بودند من که می‌دانستم با چه گونه افکار و رفتارهایی روبه‌رو هستم به نزدیکان اطلاع دادم که در سالن موزه رضا عباسی حضور یابند. ما جمع شدیم بدون هیچ‌گونه مراسم، سخن و حرکتی در سالن مشغول تماشای عکس‌ها و لوازم و وسایل باقیمانده‌ای شدیم که سال ۱۳۵۶آنها را به طور امانی تحویل داده بودیم! یکی از ادعاهایی که شنیدم، این بود که یکی از متصدیان میراث فرهنگی مدعی شد که این لوازم و وسایل را ما خریده‌ایم! بیایید بگویید از کی خریدید و کجا خریدید و چه زمانی خریدید؟ بعد از این برنامه از سال ۱۳۸۲به بعد این بازمانده‌های نویسنده بزرگ ایران به انبار موزه برگشت ناگفته نماند میزتحریر صادق هدایت در اختیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است و چون در نگهداری از میز چوبی توجه لازم نشده رو به اضمحلال است. از این و آن شنیدم که در شهریور ۱۳۹۰ قرار است لوازم و وسایل صادق هدایت از بازداشت خلاص شده و یک بار دیگر مردم این مملکت فرصت داشته باشند آنها را به بینند. ولی کلاغی خبر آورد که در آخرین مرحله اخذ امضا مخالفت کرده‌اند و لوازم در انبار موزه ماندند!

در همان رخصت یک ماهه که لوازم و وسایل بازمانده از هدایت را به نمایش گذاشتند چند مطلب بسیار مهم نظرم را جلب کرد: هنرمندی به نام رضا تبریزی از چهره صادق هدایت یک تخته قالیچه ساخته بود. قالی نیاز به توجه و نگهداری دارد و در انبار موزه این قالیچه از بین رفت! صادق هدایت هزاربیشه چوبی داشت که روی میزتحریرش قرار داشت و در عکس‌های اتاق صادق هدایت دیده می‌شود. این هزاربیشه قدیمی چوبی است و در اثر بی‌توجهی در انبار موزه وضع بسیار اسفناکی پیدا کرده و در شرف اضمحلال کامل واقع شده بود. تعدادی از آنچه که وراث صادق هدایت تحویل دادند دیده نشد. حال بی‌مناسبت نیست فهرست کامل آن چه از صادق هدایت باقی مانده و قرار است در موزه رضا عباسی موجود باشد ذکر کنم. عینک یک عدد – ساعت مچی دو عدد – قلم خودنویس دو عدد -کیف چرمی یک عدد – قالیچه چهره هدایت کار رضا تبریزی یک تخته – کتاب عززالملوک الفرس و سیرهم یک جلد – دایره‌المعارف Dictionaire Encyclopedique Armand Colin – کارت نقاشی با مدادرنگی یک عدد – کتب و آثار و نوشته‌ها ۶۱ جلد – قیچی و پاکت‌بازکن در جلد چرمی یک عدد – چوب سیگار یک عدد – دکمه سردست ژاپنی یک عدد – سنجاق کراوات با علامت S یک عدد – تابلوی نقاشی از صادق هدایت کار حسین کاظمی یک عدد – جا سیگاری یک عدد – عکس چهار عدد – نامه ۳ عدد – هزاربیشه یک عدد – صندلی یک عدد – تابلوی پیرزن ژاپنی با طفل یک عدد – تابلوی صورت مردی که روی پا نشسته و دست روی زانو دارد یک عدد،تعداد قابل ملاحظه‌ای کتاب‌های صادق هدایت، حدود ۸۰‌جلد، کارت پستال، عکس، نوشته‌های صادق هدایت و اسناد و مدارک دیگر در اثر ماندن در انبار یا از بین رفته‌اند یا دارند نابود می‌شوند. موزه رضا عباسی در مدت ۲۵سال دقیقا نشان داده که نمی‌تواند از لوازم و وسایل باقیمانده از صادق هدایت نگهداری حرفه‌ای کرده و به عنوان یک موزه نشان‌دهنده آنها باشد. نگه‌داشتن این لوازم در انبار، که موزه نمی‌خواهد در هر انباری می‌شود آن را حبس کرد. این لوازم و وسایل در مسیری قرار دارند که از بین می‌روند. در تمام دنیا حتی سعی می‌کنند خاکستر سیگار بزرگان خود را دست نخورده و سالم نگه دارند در تمام دنیا موزه به این معناست که در آن اجناس و ساخته‌ها و مجسمه‌ها و دیگر اقلام قدیمی و ارزشمند که در نوع خود بی‌نظیر هستند در کمال دقت نگهداری شده و ترتیبی فراهم شود تا تمام مراجعه‌کنندگان موزه به راحتی بتوانند آنها را ببینند و از آنها عکس یا فیلم بگیرند و درباره آنها اطلاعات لازم را دریافت کنند.

حال لوازم و وسایل یکی از معروف‌ترین نویسندگان ایران در قرن اخیر قضا قورتکی در اختیار موزه رضا عباسی قرار گرفته است. موزه حق ندارد آنها را ۲۵ سال در انبارش به بند بکشد. این لوازم و وسایل دومی ندارند یکتا هستند و بسیار مهم‌اند و جزیی از میراث فرهنگی این سرزمین هستند. ما تمدنی چندهزارساله داریم و مملکت متاثر از این قدمت است وباید به تمام آن چه در این مملکت بوده و مانده و پرارزش و یگانه است احترام بگذاریم. اگر نمی‌توانید این لوازم را نگه‌دارید، نمی‌توانید آنها را در معرض تماشای عموم بگذارید، فقط یک راه بیشتر برایتان باقی نمی‌ماند خودتان را از شر آنها خلاص کنید و آنها را بفرستید جایی که به آنجا تعلق دارند. نزد بازماندگان صادق هدایت. بازماندگان صادق هدایت ثابت کرده‌اند دارای این انگیزه و قدرت هستند که آثار هنری و مادی که از او باقی مانده را نگهداری کرده و ترتیبی بدهند مورد استفاده مردم قرار گیرند. نمونه بارز این حرکت چاپ و انتشار آلبوم نفیس عکس‌های صادق هدایت (‌حسرتی، نگاهی و آهی)، چاپ و انتشار آلبوم کارت‌پستال‌های صادق هدایت (از مرز انزوا)، آلبوم نفیس نقاشی‌ها و طراحی‌های صادق هدایت (آهوی تنها) و چاپ و انتشار تعداد قابل ملاحظه‌ای آثار صادق هدایت در ایران و خارج از ایران می‌باشد. همکاری در زمینه فیلم‌هایی چون سفر بهاری ، گفت‌وگو با سایه و از خانه شماره ۳۷ هم خود قابل ذکرند.

موزه وظیفه اصلی خود را از یاد برده و تبدیل شده به انبار ابدی لوازم و وسایل صادق هدایت! حتی این مهم قابل طرح در مراجع قضایی است. اگر این لوازم و وسایل متعلق به صادق هدایت در موزه‌ای در یکی از کشورهای دیگر دنیا بود با آنها چه می‌کردند؟ آیا ۲۵ سال آنها را در انباری به بند می‌کشیدند که به مرور زمان نیست و نابود شوند؟ آیا تحت هیچ عنوان آنها را در معرض تماشای مردم نمی‌گذاشتند؟ دلم می‌خواهد یک نفر پیدا شود و جواب مرا بدهد. یادتان باشد آن حرف‌های کلیشه‌ای و بهانه‌های نخ‌نما را تحویل من ندهید، عینک، قلم، قیچی، میز، کتاب و بقیه گناهی ندارند. آقایان؛ دو حالت بیشتر ندارد اگر به درد بخور است باید همه مردم ببینند و اگر به دردبخور نیست به صاحبانش پس بدهید. بنابراین دو پیشنهاد رسمی دارم:

۱- این لوازم، وسایل و عکس‌ها در معرض ملاحظه و مشاهده مردم این مملکت قرار گیرند. در صورتی که به هر علتی این کار برای موزه مقدور نباشد بدیهی است موزه صلاحیت نگهداری از این لوازم را ندارد. این لوازم و وسایل جزیی از میراث فرهنگی ایران است و کسی حق ندارد آنها را در انبار پنهان کند! این یک عمل غیرمنطقی و غیرحرفه‌ای برای میراث‌ فرهنگ ایرانی است.

۲- این لوازم و وسایل را که از نظر موزه فقط زاید و جنس انبار است و محکوم به نابودی است به امانت‌دهندگان آنها، به وراث صادق هدایت بدهند. از قدیم گفته‌اند مال بد بیخ ریش صاحبش.

اگر این لوازم به بازماندگان هدایت بازپس داده شوند حداقل می‌توانند از آنها نگهداری دلسوزانه بکنند.

جهانگیر هدایت
منبع: روزنامه شرق

5/5 - (1 امتیاز)
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 نظر
  1. رهگذر می‌گوید

    چقدر حیف که امکان بازدید از منزل ایشان به صورت یک موزه وجود ندارد
    اکنون که اینجانب مطالعه این متن را به پایان رسانیدم ۲۴ ساعت مانده به زادروز وی
    روحش شاد و یادش گرامی …

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.