چطور بفهمیم یک ازدواج دچار مشکل شده است؟
بعضی از عواملی که در شکست ازدواجها مشارکت دارند شامل مسائل مالی و دیگر شرایط ازدواج است. همه این مسائل میتواند در یک ازدواج سالم و پایدار هم وجود داشته باشد اما اگر آنها به طور صحیح و درست مورد رسیدگی قرار نگیرند، میتوانند منجر به شکست ازدواج شوند. در ازدواجهایی که تاکنون دچار مشکل بودهاند، هر یک از زوجین باید تلاش کنند تا برای بهبود و نجات زندگیشان متعهد شوند که روی مهارتهای ارتباطیشان کار کنند. نبود تکنیکهای مؤثر ارتباطی میتواند به شکست در ازدواج منجر شود. عشق ممکن است همواره پیروز شود اما زمانی که نگرانیهای مهمی وجود دارد حتی عشق نیز نمیتواند به تنهایی برای حفظ ازدواج کافی باشد.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه بفهمیم که ازدواج دچار مشکل شده است؟”
به عبارت دیگر زوجها میخواهند نشانههای بروز مشکل در زندگی مشترکشان را بدانند. پژوهشها به این سوال رایج پاسخ داده است. چند نشانه ناکامی در ازدواج را میتوان این چنین برشمرد.
بسیار بیشتر از پیش با همسرتان دعوا میکنید یا در این دعواها انصاف را رعایت نمیکنید
در حقیقت در چنین وضعیتی دیگر حرف خوبی باقی نمانده است که به یکدیگر بگویید. خوشتان میآید که از یکدیگر ایراد بگیرید. این ایرادگیریها از روی نیت خوب انجام نمیشود، بلکه برای ناراحت کردن و رنج دادن طرف مقابل است. شما از سرزنش یکدیگر برای تخلیه ناراحتیهایتان استفاده میکنید. متاسفانه اغلب جرو بحثهاتان درباره موضوعات مشابهی است. به طور فزایندهای از یکدیگر انتقاد میکنید، مداوما با هم جنگ و دعوا دارید، و دیگر در این دعواها “انصاف را رعایت نمیکنید.” همانطور که بارها گفته شده است جر و بحث کردن به خودی خود اشکالی ندارد و همه زوجهای موفق هم جروبحث میکنند- اما حقیقت این است که زوجهای موفق یادگرفتهاند که چگونه “منصفانه” دعوا کنند. جروبحثهای آنها به صورت توهین به شخص دیگر در نمیآید و تهاجمی نیست.
یک یا هردوی شما به طور فزایندهای دیگر برای طرف مقابل احترام قائل نیست
در ازدواجهای ناموفق به طور فزاینده نشانههای بیاحترامی به یکدیگر مشاهده میشود. دلخوری و رنجش جای صبر و عشق را میگیرد. هر کدام شما به راه خودش میرود تا از بودن با دیگری راحت شود. و متاسفانه هنگامی در کنار همسرتان نیستید، شادتر از زمانی هستید که همراه او هستید. تفریح کردن با همسرتان دیگر خاطرهای مربوط به گذشته میشود. هنگامی که احترام و درک دوجانبه از بین میرود، ازدواج شما در مسیر پایان یافتن است. در این مورد شک نکنید.
شما و همسرتان دیگر توانایی ارتباط برقرار کردن با یکدیگر به شیوهای معنادار و خلاق را ندارید
برقراری ارتباط میان زن و شوهر برای سلامت یک رابطه زناشویی موفق اهمیت بسیاری دارد. در ازدواجهای ناکام برقراری ارتباط با یکدیگر کمتر و کمتر میشود. وضعیت بدتر هنگامی خواهد بود که درباره مشکلات دوجانبهتان با یکدیگر صحبت نکنید. به صراحت باید گفت طرفین در یک ازدواج ناموفق توانایی و اشتیاق حل کردن مشکلاتشان را از دست میدهند.آنها دیگر برای یکدیگر اهمیتی قائل نیستئد.
صمیمیت زناشویی در ازدواج شما پایین است و به فزایندهای کاهش پیدا میکند
صمیمیت جنسی در ازدواج ناکام پایین است. با ادامه اختلافات بین زن و شوهر صمیمیت جنسی کمتر و کمتر میشود. زن و شوهر به صورت هماتاقیهای هم در میآیند- با هم در یک خانه زندگی میکنند، اما هیچکدام از صمیمیتهای عاطفی زندگی مشترک بین آنها وجود ندارد.
اختلافات مالی بر بحثها و مکالمات شما غلبه میکند
نگرانیهای مالی ممکن است خودشان علت شکست ازدواج نباشند اما تنشها و تعارضاتی که این نگرانیها ایجاد میکنند، اغلب در شکست ازدواج مقصر هستند. نگرانیهای مالی میتواند بار سنگینی را تحمیل کند و زمانی که یک زوج تلاش زیادی را برای برآوردن تعهدات مالیشان میکند، میتواند فشار بسیار زیادی را احساس کند. این فشارها ممکن است برای تخریب ازدواج سالم به طرق دیگر کافی باشد. اگر یک همسر در زندگی به مسائل مالی مشغول شود، ممکن است شروع به کوتاهی کردن از دیگر جنبههای زندگی کند.
این رفتارهای مسامحهآمیز بر همسر تأثیر گذاشته و موجب میشود که وی احساس تنهایی و بیمهری نماید. این امر میتواند برای ازدواج آسیبزا شود. اغلب یکی از زوجین به واسطه ی مسایل مالی تحلیل خواهد رفت و این نیز میتواند برای ازدواج مخرب باشد.
البته تردیدی نیست که همه زوجها در دوران ناپایداری اقتصادی، به زحمت میافتند. اما به یک حقیقت باید توجه کنید: زوجهای موفق این دوران فشار اقتصادی را از سر میگذرانند و به شکوفایی ادامه میدهند. زوجهایی که رابطه مستحکمی دارند، راههایی را پیدا میکنند تا با این بیثباتیهای اقتصادی کنار بیایند. زوجهای ناموفق یاد نگرفتهاند با ناپایداریهای اقتصادی کنار بیایند، به این علت که اصولا نحوه برقرار کردن ارتباط درست با یکدیگر را نیاموختهاند.
اگر همه صحبتهایتان درباره مصائب مالیتان باشد، ازدواجتان به خطر افتاده است.
دیگر به همسرتان اعتماد ندارید
اعتماد در کانون هر ازدواج موفقی قرار دارد. در واقع هیچ چیز برای یک ازدواج موفق مهمتر از توانایی اعتماد کردن نیست. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید،چه کسی برای اعتماد کردن باقی میماند؟ هنگامی که شما یا همسرتان به فکر زیر پاگذاشتن وفاداریتان میافتید، و طلاق گرفتن ذهن شما را اشغال میکند، مشکل در ازدواج شما شروع شده است. اگر میزان این اعتماد دوجانبه به صفر برسد، دیگر امیدی برای تداوم زندگی مشترک شما وجود ندارد.
شناختن نشانههای ابتدایی ناکامی در ازدواج مهم است. توجهی دقیق به بروز این نشانهها داشته باشید. هنگامی این نشانهها بروز میکنند باید دست به اقدام بزنید تا رابطهتان با همسرتان را نجات دهید. ازدواج سالم و شادمان یکی از دستاوردهای بزرگ زندگی است. هیچ وقت برای نجات دادن ازدواجتان دیر نیست.
منبع: تبیان