چشمهایی که به دنبال زندگی دیگران است

مسئله چشم و همچشمی، از آن دسته مسائل قدیمی است که خیلی اوقات خانواده ها- به ویژه زنان- را درگیر خود می کند. وقتی شما صرفاً به دلیل اینکه کسی از اطرافیانتان، کالای جدیدی خریده به تکاپو می افتید تا عین آن و یا حتی بالاتر از آن را تهیه کنید- بدون اینکه واقعاً به آن نیاز داشته باشید- دچار بیماری چشم و هم چشمی شده اید! البته مسئله ی رقابت و حسادت در مورد مسائل غیرمادی- از قبیل تحصیلات، ازدواج، شغل نیز وجود دارد اما آنچه ما در این مقاله به آن خواهیم پرداخت رقابت در عرصه ی اجناس مادی است.

واقعاً چرا بعضی از افراد بدون اینکه به کالایی نیاز داشته باشند فقط و فقط به دلیل اینکه دیگری آن را تهیه کرده است، نسبت به داشتن آن احساس نیاز می کنند؟ دلایل مختلفی را می توان در پاسخ به این سوال مطرح کرد از جمله:

احساس خود کم بینی:
کسی که از عزت نفس پایین برخوردار باشد به مناسبت های مختلف در زندگیش، احساس حقارت می کند. و لذا با کوچکترین امتیازی که در دیگران می بیند این حس خود کم بینی در او زنده شده و برای جبران آن دست به تکاپو می زند افراد مختلف، به راه های گوناگونی برای پوشاندن این احساس شان متوسل می شوند بعضی موفقیت های دیگران را بی ارزش جلوه می دهند، برخی می کوشند آن را ندیده بگیرند و برخی نیز سعی می کنند عیناً از آنان تقلید کنند که از جمله ی این افراد دسته ی آخر، افرادی هستند که با چشم و هم چشمی و رقابت بیمارگونه، سعی می کنند ظاهرشان را به ظاهر افراد دیگری که از نظرشان دارای امتیازاتی هستند شبیه سازند. مثلاً اگر خواهرشان، لوستر جدیدی به مناسبت سال نو خریده است او نیز باید عین آن و یا هم قیمت آن- یا حتی بالاتر- را تهیه کند.

نداشتن هدف و ارزش در زندگی:
اگر کسی در زندگیش هدف روشن و مشخصی برای رشد و پیشرفت خود نداشته باشد به ناچار تمرکز بر مسائل مادی می کند، مثلاً اگر شما در زندگیتان هدفی مثل پیشرفت در تحصیل یا شغل تان داشته باشید کمتر احتمال دارد که به رقابت با دیگران بر سر اثاثیه منزل بپردازید. زیرا آن هدف متعالی آن قدر در زندگیتان حضور پررنگ دارد و سبک زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهد که خیلی اوقات ممکن است اصلاً متوجه تغییرات کوچک اطرافیان نشوید! ولی اگر تمام همّ و غمتان ظاهر زندگی دیگران باشد ممکن است حتی متوجه شوید که خواهر شوهرتان، دستگیره های آشپزخانه اش را برای عید عوض کرده است!!

الگوگیری نامناسب از دیگران:
گاهی ممکن است فرد در خانواده ای رشد کرده باشد که به چشم و همچشمی مبتلاست و او از کودکی یاد می گیرد که باید مراقب زندگی و ظاهر دیگران باشد و وقتی هم که بزرگ شد این الگو را وارد زندگی جدید خود می کند و آن را وسعت می بخشد. اولین مسئله ای که در نتیجه ی این رقابت بیمارگونه به وجود می آید، اسراف است. یعنی اجناسی را که هنوز قابل استفاده و خوب هستند را فقط به دلیل چنین رقابتی دور می اندازیم.

ترس از تحقیر شدن:
اگر فرد در کودکی آموخته باشد که “مسائل مادی زندگی، می تواند نشانگر شخصیت و انسانیت افراد باشد و هر چه ظاهرتان مرفّه تر باشد احترام بیشتری دریافت می کنید” ممکن است تلاش کند برای دریافت این احترام از دیگران و جلوگیری از طرد و تحقیر شدنش توسط مرفهین، ظاهر زندگیش را فراتر از آنچه واقعاً در وسعش است نشان دهد و برای این کار حتی تن به وام ها و قرض های سنگین نیز بدهد!

کمرنگ بودن اخلاقیات و مذهب:
یک فرد مذهبی می داند که ارزش افراد به فرش زیر پایشان و پرده ی اتاقشان نیست. او می داند که دیگران باید به تقوا و اخلاق او بها بدهند و به شخصیت او توجه کنند نه به سرویس چینی جدیدش! او به راحتی باور دارد که: با تقوی ترین انسان ها نزد خداوند مقرب ترند. پس اگر کسی نیز پیدا شد که توجهش صرفاً به مادیات بود و این اصل اخلاقی را رعایت نمی کرد این فرد را بی فرهنگ قلمداد می کند نه اینکه برای جلب رضایت او، تن به هر کاری بدهد!

تجمل پرستی و اسراف زدگی:
کسی که هر سال مبلمانش را عوض می کند- در حالیکه کاملاً نو بوده- کسی است که جزء مسرفین قلمداد می شود. متأسفانه در بعضی فیلمهای صدا و سیما نیز تجمل و رفاه طلبی شدید به راحتی تبلیغ می شود و کم کم بعضی افراد باور می کنند که چنین عملکردی مناسب قابل توجیه است.

فرهنگ و سواد پایین:
ممکن است در قشر مرفّه نیز چنین رقابتی دیده شود اما معمولاً- افرادی که بسیار اسیر چشم و هم چشمی هستند فرهنگ اجتماعی پایینی دارد- هر چند ممکن است از نظر مالی هم تمکن داشته باشند ولی از نظر مشاور اجتماعی و مسائل فرهنگی، فقیر تلقی می شوند!

نتایج چشم و هم چشمی چیست؟
اولین مسئله ای که در نتیجه ی این رقابت بیمارگونه به وجود می آید، اسراف است. یعنی اجناسی را که هنوز قابل استفاده و خوب هستند را فقط به دلیل چنین رقابتی دور می اندازیم. نتیجه بعدی این است که اگر تعداد افراد رقابت جو در عرصه ی مادیات زندگی زیاد شدند تقاضای بازار افرایش می یابد. البته ممکن است در ابتدا برای برخی افراد چنین تقاضایی، سودمند باشد اما در درازمدت، چون اکثراً تمایل به اجناس لوکس و خارجی است باعث می شود که واردات زیاد شود و شاید برخی اجناس داخلی، فرصت عرضه نداشته باشند و این مسئله جدا از برخی وارد کنندگان برای اقتصاد کشور در درازمدت زیان بار خواهد بود.

مسئله ی مهم بعدی توجه به این نکته است که افرادی که به چشم و همچشمی عادت دارند لزوماً افرادی ثروتمند نیستند. خیلی اوقات، افراد متوسط و حتی پایین جامعه اسیر چنین رقابتی می شوند و برای تأمین هزینه ی آن زیر بار قرض های کلان می روند که شاید توانایی بازپرداخت آن را نداشته باشند و در آخر سر از زندان و دادگاه دربیاورند و متأسفانه کم نیستند چنین فرجام هایی. و در آخر این نتیجه ی منفی که: عادت به رقابت مادی، افراد را از حضور در عرصه های تولید باز می دارد و به افرادی مصرف کننده تبدیل می کند و نیز اینکه این افراد گاهی اینقدر در این رقابت ها دست و پا می زنند که فرصتی برای رشد علمی و فرهنگی خود در جامعه پیدا نمی کنند.
و حتی بدتر از آن، اینکه فرزندانی که در این شرایط بزرگ می شوند ممکن است ناخواسته الگوی چنین رقابتی را بیاموزند و این زنجیره ی ناسالم ادامه یابد …

راه حل چیست؟
تقویت ایمان: بدانید که خداوند برترین است و برترین افراد نزد او، باتقواترین هایند نه کسانی که اجناس لوکس تری دارند!

در نظر گرفتن اهداف و ارزش های معنوی برای خود: اهداف مهمتری برای خود دست و پا کنید تا کمتر فرصت پرداختن به اینجور مسائل بی اهمیت را پیدا کنید.

اگر کسی در اطرافتان هست که مدام شما را برای این رقابت تحریک می کند، می توانید حداقل تا مدتی ارتباطتان را با او کم کنید.

راحت عبور کنید! اگر به خانه ی جاری تان رفتید و فرش جدیدش را دیدید به او لبخند بزنید و بابت سلیقه اش تحسینش کنید و پس از این کار دیگر به آن فکر نکنید.

توانایی هایی در خودتان بیابید و آن را تقویت کنید تا عزت نفس خویش را بالا ببرید. مثلاً به کلاس های گلدوزی، خیاطی، … بروید تا هم بخاطر این توانایی خودتان را تحسین کنید و هم اینکه سرتان گرم می شود!

رقابت و چشم و همچشمی در بین افراد نه تنها موجب خسارت های مادی و اسراف های فراوان می شود بلکه روح و روان خانواده را نیز به تدریج فرسوده می کند و خانواده پس از مدتی متوجه می شود که آرامش لازم را ندارد و دویدن ها و تلاش ها در جهت به رخ کشیدن و عقب نماندن از عرصه ی این رقابت است لذا لازم است که برای منافع مادی و معنوی و آرامش خانواده این خصلت ناپسند را از خود دور کنیم.

منبع: تبیان

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.