سیمین دانشور آنچه که بود و آن که نبود

اگر بخواهیم انصاف بدهیم، باید بگوییم سو و شون در کنار آثار سترگی مثل: شازده احتجاب، بوف کور، کلیدر و تعدادی دیگر از آثار ماندگار داستان های فارسی، داستان متشخص، تأثیر گذار و برجسته صد سال اخیر فارسی را رقم زده است.

از جهات دیگر البته باید سووشون را اتفاقی کم بدیل و متفاوت با دیگر آثار هم طراز خود باید نام برد، چرا که پدید آورنده آن از بانوان هنرمند و با ذوق این سرزمین کهن است. تا پیش از سیمین چنین اتفاقی را درعرصه ادبیات داستانی سراغ نداریم و بی تردید باید او را نخستین بانوی رمان نویس ایرانی دانست. هم او بود که راه را برای بانوان این سرزمین نمایان کرد و به عنوان اولین رئیس کانون نویسندگان ایران، پیش از انقلاب اسلامی، خود باوری و اعتماد به نفس را به آنان آموخت که: می توان در جمع مردانی توانا و صاحب نام در عرصه داستان، در میدان حضور داشت و نه تنها حضور داشت که صاحب رأی و بینشی مستقل زیست.

سیمین هرکه بود و هرچه بود، هرگز به عنوان داستان نویسی مطرح زیر سایه نام بلند آوازه همسرش جلال، محو نشد. این همان جوهره ذاتی و کنش وجودی اوست که می توان بر اساس آن، سیمین را صاحب شخصیتی ممتاز و متمایز دانست. جوهره ای که سبب شد تا در سال های دور از جلال هرگز به افراط و تفریط نگرایید.

سووشون را می توان از جهات دیگر نیز، برتر از آثار همتای خود دانست. به جرأت می توان گفت، هیچ اثری هم پای سووشون قدرت تحلیل، آنالیز و کالبد شکافی جامعه سنتی ایرانی و شخصیت ایرانی را ندارد. که البته گوهر نمایان وصیقل خورده و شاخص این شخصیتها، زن طبقه متوسط ایرانی است که راه تحول و تطور را در پیش می گیرد و این اهمیت سیمین داستان نویس را بیش از پیش متمایز می کند. شاید همین خصلت سبب شده است تا بسیاری از منتقدان داستانی، این اثر را کاملترین رمان فارسی بدانند.

سیمین در خانواده ای دانشور و دانش پژوه پدید آمد، پدرش پزشک بود و مادرش مدیر هنرستان و مدرس هنرهای زیبا. و خودش نیز تا سطح دکترای ادبیات فارسی دانش آموخت و سال های مدید در دانشگاه تهران تدریس کرد. سیمین را باید از پیشگامان نهضت داستان نویسی نوین ایران دانست.

و از شخصیت های مبرزی که ادبیات و داستان مدرن را بسیار خوب می دانست. چرا که برای آموختن داستان نویس تا دانشگاه استنفورد نیز پیش رفت. او اگر چه همسر جلال بوده و به این خاطر می بالید، ولی سیمین داستان نویس مستقل باقی ماند. روانش شاد و یادش به خیر و نیکی.

خسرو آقایاری
منبع: مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری

امتیاز دهید: post
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.